عاشقانه ای با شهدا و سردار شهدا

دکتر رضا زمانی

...و شما ای شهدا!

...چه زیبا گفت آن صدای ملکوتی، سید اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی که امروز خود از ملکوت «شاهد» است؛

....ای شهدا!

شما وارث انبیا و غایت آفرینش انسانهایید! شما که مرگ تان شهادت است!و مقام شهادت«حیات عند الرب» است!...
....و من وتو چه می دانیم که حیات عند ربهم چیست؟!...

شما قبل از وصال دیدید! آنچه که باید می دیدید! ...

و چه زیبا ترنم صدایش خطاب به شهدا در گوش تاریخ می پیچد که ؛

شما بار تاریخ را به دوش کشیده اید تا جهان را به تقدیر مختوم خویش برسانید»..

شما، همه افق های معنویت را دیده اید!...

شما،‌کرامات انسانی و جهاد اصغر و اکبر را معنا کرده اید!و چه کسانی بهتر از شما خدا را عبادت کرده اند؟!...

...و اما تو حاج قاسم!

تو را با خدا چه عهدی بود و اشک کدامین نفس ها بر تو چکیده بود که این چنین اشک ها را صید می کنی؟!

تو گرفتار لهیب آتش کدام دل آتش زده ای شدی که چنین دلها را آتش می زنی؟!....

تو در قاب تصویر آسمان چه زیبایی دیدی که چنین مردم در تو زیبایی می بینند؟!

تو چگونه حجی بجا آوردی که چنین نزد مردم و خدای مردم مقبوله می افتی؟!

تو چگونه قاسمی هستی که کپی برابر اصل قاسم کربلا شدی و چنین دلربایی می کنی؟!

تو با کدامین آه و نجوا ، دلت ربوده شد که چنین دلها را می ربایی؟!

تو کدامین سحر و جادو در بغل داری که باطل السحر نمی شود و چنین همه را جادو می کنی؟!

تو کدامین داغ را دیدی و داغ که را بر سینه نهادی که چنین داغ بر سینه ها می نهی؟!

تو نگاه بر کدامین سر بر دار شده ای کردی که امروز چنین سردار همه دلها می شوی ؟!

تو‌ چگونه درسهای مکتب ابا عبدالله الحسین و امامین انقلاب را خواندی و شرح کردی که چنین شاگرد ممتاز مکتبی می شوی ؟!

تو از کدامین هوس ها گذشتی و در کدامین نفس ها دمیدی که چنین هوس وصالت می آفرینی؟!

تو در کدام مرتبه اخلاص ها و تقواها سیر کردی که چنین زبانزد اخلاص می شوی؟!

....و تو ای حاج قاسم !

تو کدامین راز سر به مهر را برایت گشودند که چنین مکتب سلیمانی را بر سر زبانها می اندازی؟!

#در_محضر_شهداء
#شهید_القدس
#مکتب_سلیمانی

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم دی ۱۴۰۲ساعت 17:4  توسط سروش  |