باسمه تعالی
+ نوشته شده در شنبه دوم مرداد ۱۴۰۰ساعت 11:22  توسط سروش
|
باسمه تعالی دکتر رضا زمانی مباحثه 1 گفتم :بحث جلسه قبلی درباره" شباهت و تفاوت ها" خیلی برایم جالب بود! چطور به این موضوع ورود کردید؟! گفت: خدا را شکر که برات جالب توجه بوده ! در این مسائل، قدم اول مشاهده و مطالعه است و سپس ممارست در این مشاهده و مطالعه! گفتم :یک سری مباحث دیگر هم وجود داشت که نیازمند مباحثه است. گفت :بله ! مثل نظریه جمهوری اسلامی در برابر نظریه و گفتمان انقلاب اسلامی که علاوه بر مباحثه، نیازمند مناظره هم است !! گفتم :مداقه در این گونه موضوعات برایت جالب است؟! گفت :محافظت از دستاوردها و آورده های انقلاب اسلامی، بر ما فرض و واجب است. نمی توان مشی مدارا را در پیش گرفت.! گفتم :دفاع شما از این اصل مهم، ستودنی است ولی به نظر می رسد حتی جامعه نخبگانی ما هم در این مهم اهل غفلت اند و تغافل!! و کمتر به این موضوعات ورود می کنند.! گفت :بنده حقیر به موازات بحث از مباحث دینی و فرهنگی به جد بر این بحث های کلان ورود می کنم و اصلا مأموریت اصلی ما این است که اجازه ندهیم گفتمان انقلاب اسلامی مورد مماشات قرار گیرد ! گفتم: ورود شما به مباحث دینی منافاتی با ورود شما به مباحث سیاسی نظری و عملی ندارد؟! .... یک نگاهی به من انداخت و گویا دنیایی حرف بود که پشت نگاهش تلنبار شده بود،.... گفت :این یک مغالطه بزرگ است ! یکی از عمده ترین خط سیر حرکت دشمنان قسم خورده این انقلاب القای مزاحمت مباحث دینی و سیاسی است!. آنها در قالب مناظره و مباحثه و با خط سیر مغالطه سعی دارند چنین وانمود کنند که منازعه ای جدی میان مباحث دینی و سیاسی است! گفتم :یعنی همان بحث جدایی دین از سیاست دیگر؟! گفت :بله و بسیار مجاهدت می کنند و کرده اند تا این مفهوم خطرناک و نادرست را عملیاتی کنند !! گفتم: تا حدود زیادی هم موفق بوده اند و گویا در این مبارزه دستاوردهایی هم داشته اند؟! گفت: اصلاً جبهه باطل از طریق اختلاط درست و نادرست و نتیجه مغالطه آمیز کار خود را پیش می برد! گفتم :پس مأموریت جدی ما در حوزه جنگ نرم، باید عملیاتی کردن سیاست ما عین دیانت ماست باشد درست است؟! گفت: بله باید در قدم اول، مبانی و اصول این مفهوم اساسی سیاست اسلام اصیل و ناب، مورد مفاهمه اهل فن و کارشناسان قرار گیرد و سپس بدون مسامحه، در پی تبیین و گسترش این تفکر در جامعه باشیم. گفتم :اصلا این تفکر از کجا آمده ؟! کمی توضیح دهید که چه شد و ریشه این تفکر جدایی دین از سیاست کجاست و این که ما می گوییم سیاست ما عین دیانت ماست از کجا ریشه می گیرد؟ لطفا قدری در این زمینه صحبت کنیم. گفت :بله. درخواست بجا و درستی است.! ببینید ریشه جدایی دین و سیاست، از یهود تحریفی و مسیحیت تحریفی است.! در تورات و انجیل تحریفی، ساحت دین کارکرد فقط دنیایی یا فقط آخرتی پیدا کرده و حدود دین را به حوزه زندگی فردی و شخصی تنزل دادند و محدود کردند! دین شد محدود در زمان (یکشنبه ها) و محدود در مکان( کلیسا هاو کنیسه ها)! گفتند سیاست یعنی دنیا گرایی و یک امر مادی است و پر از آلودگی! پس نباید دین مقدس در سیاست نا مقدس ورود کند!! و اینجاست که خاخامیسم شکل گرفت.خاخام یا حکیم الهی، یعنی روحانی که در پی دین و ارتباط با خداست، بالذات وارد ساحت تقدس شده و نباید در حوزه نامقدسات ورود کند.!! گفتم :پس سنگ بنای اولیه جدایی دین از سیاست را يهوديها گذاشته اند؟! گفت :بله همینطور است! آنها با انحرافی هم که در دین مسیح و انجیل ایجاد کردند، در واقع چیزی از دین و شریعت واقعی را باقی نگذاشتند!! گفتم :پس این بحث های" دین انسانی" و "دین معنویت" از این جاها ریشه می گیرد.؟! گفت :آفرین! معلومه که هوشیاری.!! وقتی با این نگاه به سراغ حکومت و سیاست رفتند، موضوع سیاست شد قدرت، و سیاستمدار چون دین را در حوزه اجتماع نمی دید، برای حفظ قدرت، بی اختیار به سمت سیاست ماکیاولی رفت!!! و می بینیم که با شروع رنسانس در قرن 16 ،این نگاه به دین، چه مکافاتی براشون به ارمغان آورده !! گفتم :واقعا ! این همه مناقشه و مجادله و مغالطه،!! گفت :وقتی مسیر درست منحرف شود، اینها حداقل خسارات و آسیب ها است. گفتم :آخر با دین و دنیا و آخرت مردم ملاعبه و معامله کردن به چه قیمتی؟!! گفت: الله اکبر ! بزرگان و روسای این تحریف ها و تغییرات، در مسیر شیطانند و از معامله و معاوضه خوشبختی و سعادت مردم و جامعه شان چه باکی دارند! وقتی تو بنده شیطان شدی، مواجهه با حق را برمی گزینی! چون دستور از کسی می گیری که به جنگ و منازعه با الله رفت. و اینها شدند بندگان شیطان.!! گفتم :و اینجا است که جبهه حق و باطل شکل می گیرد. ... یه مکثی کرد و گفت :گویا با خلقت آدم، این آرایش حق و باطل هم شکل گرفت، زیرا شیطان قسم یاد کرده تا با انسان دشمنی کند و برای این منظور، جبهه باطل را سرو سامان داد و از خود دین شروع کرد.! گفتم:و خداوند چه زیبا و محکم به این دشمنی آشکار اشاره می کند. گفت :و چقدر روشن به تحریف کتاب های پیشین و قصد و نیات آنها اشاره کرده و از مومنین می خواهد که *یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.* (نساء/59) یعنی اطاعت از خدا و رسول خدا و اهل بیت پیامبر(ص) سبب هدایت و مصونیت از خطاست. اهل بیت علیهم السلام صراط مستقیمند. و چنگ زدن به ریسمان آنان سبب نجات و نجاح است. گفتم :تا آنجا که من با دین و شریعت اسلامی آشنایی دارم، دین اسلام، کاملا ماهیت اجتماعی و سیاسی دارد و به قول امام خمینی (ره) جمله ای دارند با این مضمون که اسلام همه اش سیاسی است. گفت :قرآن کلام خدا به رسولش است و به عنوان معجزه جاوید پیامبر خاتم، عقل و فکر انسان را مخاطب می کند و موضوعاتش صرف یک علم و فن نیست این معجزه الهی رطب و یابس عالم را در خود دارد *لارطب و لایابس الا فی کتاب مبین* ( انعام/59) و اطاعت از آن موجب سعادت و رستگاری است. گفتم :و از دیگر معجزات این کتاب، حفظ آن از تحریف است. *انانحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون * (حجر/9) محافظت خداوند کریم از قرآن دلیل بعد اعجازی آن است گفت :همه این ویژگی ها و خصائص یعنی این که این دین کامل است، عقلانی است و اجرای دستوراتش موجب رستگاری دنیا و آخرت است.این دین چون مطابق فطرت بشری است، ماهیتی اجتماعی دارد و رویکرد سیاسی به ساحت زندگانی انسانی دارد. گفتم :موضوع سیاست در اسلام چیست؟ ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۹ساعت 16:45  توسط سروش
|
باسمه تعالی دکتر رضا زمانی شباهت متفاوت! .... ظریفی می گفت ما و اسرائیلی ها چقدر شباهت هامون متفاوته.!! گفتم یعنی چی ؟! گفت: ببین! با یک مثال ساده و تازه برات توضیح میدم، منظورم چیه! گفتم: بفرما، خیلی کنجکاوم. سراپا گوش می شوم. گفت: تو انتخابات 2020 آمریکا که خبرهاش خیلی داغه و تنوری! به راحتی میشه این شباهت متفاوت را نشان داد. ما می گیم هر کدوم رئیس جمهور بشن برای ما تفاوتی نداره. سگ زرد برادر شغاله! هر دو در دشمنی و کینه توزی با ما ، سبقت می گیرند.!! اسرائیلی ها هم میگن برای ما هم این دو تفاوتی ندارند! چه علی بابا چه بابا علی !! هر دو در خدمت به ما و اظهار دوستی و مؤدّتشون نسبت به ما سبقت می گیرند !! گفتم: عجب! هیچ وقت این طوری نگاه نکرده بودم. گفت: حالا کجاشو دیدی؟! دندون رو جیگر بذار، گوش باش ... بعد ادامه داد ، همه تو کشور ما میگن تفاوتی نداره کی رئیس جمهور آمریکا بشه! ولی عده ای که کم هم نیستن دلشون مثل سیر و سرکه می جوشه! از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون، اینا از ستادهای خود کاندیداهای امریکا ، پیگیرترند و زودتر اخبار ایالات مختلف آمریکا و وضعیت الکتراها رو دارند. !! گفتم: خُب ! این رفتار بعضی از خودی ها ، چه شباهتی به رفتار اسرائیلی ها داره؟! گفت: عجله نکن، تو قرار بود گوش باشی !. آخه تو جامعه اونا هم یکسری هستند که خیلی براشون مهمه که یانکی ها برن یا فیل ها ! گفتم: کجا برن؟! یه نگاه ممتدی بهم کرد و گفت: برن تو آخور!!.. کاخ سفید رو میگم دیگه .! ببینم اینجایی یا تو هم .... گفتم: نه بابا، ببخشید یه لحظه ... حالا بفرمائید. گفت: بعضی از اونا هم خور و خواب ندارن برا رنگ قرمز و آبی !! گفتم: قرمز و آبی؟! مگه اونا هم طرفدار پرسپولیس و استقلال ما هستند؟؟!! .... یه دستی به موهاش کشید و سرشو انداخت پایین ..... آهی از اعماق وجودش کشید و گفت: ما رو گرفتی یا مثل این که تو باغ نیستی ؟!. بابا جمهوری خواهان معروفند به قرمزها آبی ها مراد، دموکرات ها هستند..... یه مکثی کردم و گفتم: آها ! تو تلویزیون دیدم که مستر ترامپ، کلاه قرمز سرش بود و .... حرفام رو قطع کرد و گفت: خُب ! خدای شکر تو این سن و سال و بعد از این همه اخبار دیدن، خلاصه کشف مهمی کردی !! گفتم: حالا ادامه بده، حرفات یادت نره.! گفت: آره، داشتم می گفتم، بین اونا هم بعضی هستن که سخت درگیر انتخابات مهد تمدّن غرب هستند! گفتم: خُب ! چه شباهتی تو این تفاوت هست؟! گفت: تو کشور ما بعضی از خودی ها، البته نخودی ها، تار و پود وجودشان، با لیبرالیزم و سیطره فرهنگ غربی تنیده شده! این بیخودی ها ! کعبه آمالشون آمریکاست. اصلا فرهنگ غربی رو بهتر از خودشون می شناسن ! بهتر از خودشون می دونند دانشمندانشون چی گفتن و .... گفتم: واقعا ؟! این بار آهی کشید ولی مطمئنم جنس آهش متفاوت بود!! .... بعد ادامه داد و گفت: تو اسرائیل اشغالگر هم ، عده ای هستند که تو میزان جنایت و ظلمشون مهمه که چه کسی انتخاب بشه.! .... چند لحظه ای فضای سکوت بینمون حاکم شده بود ..... با سوال من این سکوت شکسته شد. گفتم: بازم از این شباهت های متفاوت هست؟! انگار آماده بود که حرفهاش رو ادامه بده، گفت: این قصه پر غصه، سر دراز دارد! من جرأت نکردم حرفی بزنم مبادا رشته کلامش، پاره بشه ! ادامه داد و گفت: تو کشور ما عده ای که ظاهر الصلاح هستند و انگشتر عقیق دارند و ریش و ته ریش و .... اعتقاد دارند، خطشان خط امام است و از زبان امام حرف می زنند و مدعی درک جامعه جهانی هستند و راه توسعه را محو در جامعه جهانی می دانند و معتقد به توسعه خطی بر مبنای نظریات توسعه غربی اند. اینها .... حرفش رو قطع کردم و گفتم: صبر کن! الان تو داری عجله می کنی.! تو سرزمین های اشغالی هم این نوع نگاه هست؟ تا اونجایی که من می دونم اونا که خودشون زاییده تمدّن غرب هستند و ولد نامشروع غربی ها !... یه نگاهی بهم کرد و گفت: اینو خوب گفتی، معلومه که زیاد شبکه خبر نگاه می کنی!... آره، این شباهت متفاوت اونجایی است که بین اونها هم عده ای که کم نیستند، میگن ما روح حرف تورات و موسی (ع) رو درک کرده ایم. اینها، مدعی اند که درک درستی از جامعه یهودی دارند و با کارهای افراطی و خشونت زا و بی توجهی به قطعنامه ها و قوانین بین المللی ، می توانند به توسعه برسند. .... دیدم بهتره که حرفش رو قطع نکنم. آخه بحث جالب شده بود و بیشتر مشتاق شنیدن .... ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم آبان ۱۳۹۹ساعت 23:10  توسط سروش
|
|