باسمه تعالی

                                                                                  دکتر رضا زمانی

*شهید ضرغام پرست، شهید مدافع خدمت و امنیت*


... داشتم تصویر و فیلم شهید ضرغام پرست را می دیدم که ناجوانمردانه، شهیدش کردند و بچه دوساله اش را یتیم!.....
گفتم : این تصویر شهید ضرغام پرست است که در شب عید قربان، در ماهشهر شهید شد! .
گفت : نکشند تا کشته نشوند!!
گفتم : یعنی چه؟!!
گفت : وقتی به سمت مردم بی گناه، تیراندازی می کنند، مردم هم حق دفاع از خود دارند!!
گفتم : عجب! عجب استدلال و تصوری!
گفت : مگه بجز این است.!؟ این مردم آب می خواهند! آب برای خوردن ندارند آن وقت،جواب آنها را با گلوله می دهند!! .
گفتم : برای درک درست ماجرا و فهم آنچه می گویی، مقدماتی لازم است،..که پرید وسط حرف من و...
گفت :بیا این کلیپ ها رو ببین! مقدمه چی؟!....
گفتم ‌:اگر واقعا در پی تحلیل درست وقایع هستی و برات مهمه که حقیقت یک ماجرا رو بدونی، راهش اینه که یکسری مقدماتی را با هم مرور کنیم و بر سر اونها اشتراک نظر پیدا کنیم، بعد می تونیم این به اصطلاح مستندات شما رو هم بررسی کنیم.!
گفت : قبوله!
گفتم : از اول ببینیم، دلیل خبر سازی این روزهای خوزستان چیه؟!
گفت : بی آبی و خشکسالی و گرما و گرونی و....
گفتم : این دلائل که تو میگی، این روزها برای کل کشور!! اما مشکل اساسی خوزستان، عمدتا از نبود آب شرب و وجود آب شور است.
گفت : خب، چرا آب شرب نیست؟!!
گفتم : نشد دیگه! اجازه بده! قرار شد زوایای بحث رو بررسی کنیم.
گفت : ببخشید،آخه دلم می سوزه!.... بفرمایید.
گفتم : همه مردم ایران چشمشون به خوزستانه! مگه میشه انسان باشی و مشکلات هم نوعت رو ببینی و بی توجه باشی.؟!!اما قراره ما اینه که با بررسی درست موضوع، درک درستی از شرائط آنجا پیدا کنیم و در نهایت تحلیل درستی ارائه کنیم.
گفت : بله! کاملا درسته! و من مشتاق شنیدن حرف های شما هستم.!
گفتم : دمت گرم! بعضی ها به دنبال به کرسی نشوندن حرفهاشون هستند و در پی فهم واقعیت نیستند!
گفت : نه بابا! من می خوام واقعیت رو بدونم!...
گفتم : دلیل نبود آب شرب، به طور کلی، خشکسالی، سدسازی های بیش از حد و کوتاهی مسوولین در بستر سازی آب رسانی است.
گفت : سد سازی!؟
گفتم : بله! سد سازی های بیش از حد!
گفت : آخه سد که خیلی خوبی ها داره!!
گفتم : من منکر خوبی های سد ها نیستم! اما برای بار سوم میگم، سد سازی های بیش از اندازه.!!
گفت : لطفا بیشتر توضیح بده! چرا سد سازی، می تونه باعث مشکل بشه؟!
گفتم : وقتی رودخانه ها جریان دارند، سفره های آب زیرزمینی را پر می کنند و شما با حفر چند متر چاه، به آب می رسید، اما وقتی سد ساخته می شود، جریان آب از سطح رودخانه کاهش یافته یا قطع می شود تا در منطقه ای سنگلاخی، تجمع گردد. با چه هدفی؟ با هدف استفاده از توربین های آبی برای تولید برق و استفاده کشاورزان در طول سال.
گفت : خب! این که خوبه ؟!
گفتم : اجازه بده تا حرفام کامل بشه!... این خوبی های سد بود، اما با افزایش تعداد سدها، جریان آب در رودخانه، به تدریج قطع شده، سفره‌های زیرزمینی تهی می شوند و برای حفر چاه، باید صدها و هزاران متر چاه حفر شود یعنی چاه عمیق، تا به آب دسترسی پیدا کنی! از طرفی، به مرور، وقتی سفره های آب زیر زمینی کاهش می یابد، زمین فرو نشست خواهد داشت! و اما آب های جمع شده در پشت سد ها، به علت آنکه، جایی برای نفوذ در زمین ندارد، به صورت بخار، به همین راحتی از دست می رود.!
گفت : عجب! پس دلیل شوری آب هم مشخص می شود.!!
گفتم : شوری آب، یکی از دلائلش، سد سازی های بیش از اندازست! که با تخلیه آب های سفره های زیر زمینی، طبقات نمکین زمین در آب حل شده و آب را شور می کنند.
گفت : یعنی بازم عواقب داره؟!
گفتم : آنچه در خوزستان می بینیم، از عواقب سد سازی های بیش از اندازه است.!
گفت : یعنی عامل مشکلات بی آبی خوزستان، سد سازی های بیش از اندازه است؟!!
گفتم : فقط این نیست، اشاره کردم که بی تدبیری مسوولین هم در این مساله نقش دارد. اما می خواهم یک واقعیت مهم را گوشزد کنم.
گفت : درباره سد سازی؟!
گفتم : بله! متاسفانه! دولت‌های بعد از جنگ تحمیلی سبقت در سد سازی داشته اند و جزء افتخارات و خدمات خود برای مردم نام می برند! از دولت سازندگی هاشمی تا دولت تدبیر و امید روحانی همگی در پی مسابقه سد سازی بوده اند!.
گفت :با این توصیفات شما، یعنی مسابقه برای یک سیاست غلط؟!
گفتم : دقیقا! اینجاست که مطمئن میشیم، این تفکر و نگاه، کار دشمن است که دولت های لیبرالی بعد از جنگ تحمیلی، عمدا یا بر اساس تصمیم سازی های غلط، به این اشتباه استراتژیک تن می دهند.!!
گفت : حالا تو این شرائط و با وجود خشکسالی امسال، تکلیف مردم خوزستان چیه؟!
گفتم : مشکل بوجود آمده را باید کوتاه مدت حل کنیم، کاری که نیروهای سپاه و ارتش و انتظامی و بسیج، انجام می دهند و با تانکر آب‌رسانی می کنند.
گفت : دولت هم باید در کنار مردم باشد و همدردی کند تا اندکی از دردهای مردم التیام یابد.!
گفتم : بله! همین طوره! باید با کمک هم و بسیج تمام امکانات، در کنار مردم بود تا با فکری اساسی و اصولی، مشکل را دائمی حل کرد.
گفت : پس این کشتن و گلوله و.. چیست؟!
گفتم : داستان اینجا شروع میشه! مردمی که طاقت شان طاق می شود و مطالبه بر حق می کنند ناگهان عده ای ضد انقلاب و ضد استقلال کشور، دست بکار می شوند.!
گفت : یعنی یکسری مزدور بیگانه؟! کشته سازی می کنند و...؟!!
گفتم : بله! کشور و نظام ما، دشمنان قسم خورده ای دارد که لحظه ای برای زمین زدن و از پا انداختن آن، غافل نمی شوند.! این جماعت مزدور، در قالب منافقین، لیبرال ها، سلطنت طلب ها و... تمام تلاششان فروپاشی نظام اسلامی است. و....و او صحبت های من رو ادامه داد و
گفت : یعنی، کسانی که منتظر زخمی هستند تا بر آن بنشینند!... و من در ادامه،..
گفتم :.. و یا آبی گل آلود که از آن ماهی بگیرند.! این جماعت منافق، نه درد مردم می فهمند! ، نه به فکر مردم هستند! و نه در دل مردم!... و او در تایید حرف من،
گفت : من دیده ام که بچه های نیروی انتظامی، در آب‌رسانی به مردم، کمک می کنند.
گفتم : بچه های نیروی انتظامی، از خود همین مردمند! چرا باید به روی مردم خودشان گلوله شلیک کنند؟!
گفت : یعنی عده ای هستند که از مردم نیستند و به مردم تیراندازی می کنند و...
گفتم :بله! سند وجود دارد! متاسفانه، در خوزستان، گروه تجزیه طلب و تروریست الاحوازیه هم میان مردم دیده شده اند! . همان کسانی که چند سال پیش، در مراسم رژه نیروهای مسلح، چند تن از هم وطنان عزیز مان را به شهادت رساندند!
گفت:یادمه که ایران اینترنشنال، از سرکرده آنها دعوت کرد و به گرمی با او مصاحبه کرد و....
گفتم : همینه که عرض می کنم.! کار تروریستی صورت گرفته، بعد نه تنها محکوم نمیشه، بلکه حمایت میشه! تشویق میشه و شروع می کنند به "جعل روایت ها"!
گفت : پس در شلوغی اخیر خوزستان، دوباره سر و کله الاحوازیه هم پیدا شده؟!
گفتم : بله! تو یک فیلمی، پرچم آنها که در حال حرکت است هم دیده می شود! .
گفت : فقط اونا هستند؟!
گفتم : نه! متاسفانه "پروژه نفوذ" در این دولت جدی تر دنبال شده و در ابعاد مختلف آن، حفره های امنیتی وجود دارد! ، قطعا گروه ها و افراد دیگری هم در این مواقع فعال می شوند تا طبق دستور و نقشه شوم دشمنان مردم و نظام، مزدوری کنند.! شلوغی، آشوب، شورش، کشته سازی و.....
گفت : جلو این جماعت مزدور وطن فروش را باید گرفت!!
گفتم : احسنت! ما هم داریم همین رو می گیم! و گرنه مطالبات مردمی به حق است و مسوولین باید تمام تلاششون رو انجام دهند تا مردم کمتر در زحمت باشند ولی عده ای فضا را به جنجال و آشوب می کشند. طبیعتا وظیفه دادستانی و نیروی انتظامی، حفظ امنیت مردم و کشور است. شما تصور کنید در این تجمعات، عده ای تیر اندازی کنند و نیروی انتظامی واکنشی نشان ندهد؟!
گفت :... درسته! واکنش طبیعی نیروی امنیتی همینه!
گفتم :دشمنان و بدخواهان کشور و نظام، مترصد فرصتند تا بستری برای نارضایتی ایجاد شود، بعد نقشه های کثیف و ناجوانمردانه آنها شروع شود، یعنی، برجسته کردن نارضایتی، شایعه سازی، شلوغی،تجمع، آشوب، شورش و... کشته سازی و درگیری، تا نیروهای امنیتی، مجبور به واکنش شده، از گلوله استفاده کنند. در این میان، احتمال قربانی شدن عده ای مردم بیگناه هم وجود دارد! زیرا، مزدوران، آموزش دیده اند و مردم عادی، یا غافل از این بازی ها و یا جوگیر این بازی ها!
گفت :.. پس شهادت شهید ضرغام پرست هم این گونه بوده؟!!
گفتم : بله! مگر مردم عادی اسلحه دارند و یا نیازی به استفاده از اسلحه دارند؟. متاسفانه در ایران، کوچک ترین مساله صنفی و اجتماعی، به سرعت، به موضوع سیاسی و امنیتی تبدیل می شود.
گفت : به خاطر وجود دشمنان ایران و نظام اسلامی است.!
گفتم : احسنت! این که در بخش مدیریتی، ناکارآمدی داریم، یک واقعیت است! این که پروژه نفوذ در میان مسوولین و نیروهای امنیتی، جدی است، یک واقعیت است و... اما مردم اصل نظام و اسلام و رهبری را دوست دارند و مدافع آن هستند.
گفت : در فضاهای مجازی و ماهواره ها و تلویزیون های بیگانه، خیلی به این مسائل پرداخته می شود!
گفتم : این هم ادامه نقشه آنهاست! در میدان عمل، وقتی شلوغی و آشوب سازی کردند، حالا نوبت انعکاس اخبار دروغ و لجن پراکنی و شایعه سازی و بزرگ نمایی است تا مردم را تحریک کنند! .
گفت : واقعا فازشون چیه؟
گفتم : در یک جمله، *دور ساختن مردم از حاکمیت! تا مشروعیت نظام را تضعیف کنند* و... به قول خودشان، نظام را نابود کنند.!
گفت : عجب! پس لازم است مردم هوشیار باشند.
گفتم : *امروز، سواد رسانه ای، از نان شب، واجب تر است.!*

+ نوشته شده در  شنبه دوم مرداد ۱۴۰۰ساعت 11:22  توسط سروش  | 

                                                         باسمه تعالی

                                                                                         دکتر رضا زمانی

مباحثه 1

گفتم :بحث جلسه قبلی درباره" شباهت و تفاوت ها" خیلی برایم جالب بود!  چطور به این موضوع ورود کردید؟!

گفت: خدا را شکر که برات جالب توجه بوده ! در این مسائل، قدم اول مشاهده و مطالعه است و سپس ممارست در این مشاهده و مطالعه!

گفتم :یک سری مباحث دیگر هم وجود داشت که نیازمند مباحثه است.

گفت :بله ! مثل نظریه جمهوری اسلامی در برابر نظریه و گفتمان انقلاب اسلامی که علاوه بر مباحثه، نیازمند مناظره هم است !!

گفتم :مداقه در این گونه موضوعات برایت جالب است؟!

گفت :محافظت از دستاوردها و آورده های انقلاب اسلامی، بر ما فرض و واجب است. نمی توان مشی مدارا را در پیش گرفت.!

گفتم :دفاع شما از این اصل مهم، ستودنی است ولی به نظر می رسد حتی جامعه نخبگانی ما هم در این مهم اهل غفلت اند و تغافل!! و کمتر به این موضوعات ورود می کنند.!

گفت :بنده حقیر به موازات بحث از مباحث دینی و فرهنگی به جد بر این بحث های کلان ورود می کنم و اصلا مأموریت اصلی ما این است که اجازه ندهیم گفتمان انقلاب اسلامی مورد مماشات قرار گیرد !

گفتم: ورود شما به مباحث دینی منافاتی با ورود شما به مباحث سیاسی نظری و عملی ندارد؟!

.... یک نگاهی به من انداخت و گویا دنیایی حرف بود که پشت نگاهش تلنبار شده بود،....

گفت :این یک مغالطه بزرگ است ! یکی از عمده ترین خط سیر حرکت دشمنان قسم خورده این انقلاب القای مزاحمت مباحث دینی و سیاسی است!. آنها در قالب مناظره و مباحثه و با خط سیر مغالطه سعی دارند چنین وانمود کنند که منازعه ای جدی میان مباحث دینی و سیاسی است!

گفتم :یعنی همان بحث جدایی دین از سیاست دیگر؟!

گفت :بله و بسیار مجاهدت می کنند و کرده اند تا این مفهوم خطرناک و نادرست را عملیاتی کنند !!

گفتم: تا حدود زیادی هم موفق بوده اند و گویا در این مبارزه دستاوردهایی هم داشته اند؟!

گفت: اصلاً جبهه باطل از طریق اختلاط درست و نادرست و نتیجه مغالطه آمیز کار خود را پیش می برد!

گفتم :پس مأموریت جدی ما در حوزه جنگ نرم، باید عملیاتی کردن سیاست ما عین دیانت ماست باشد درست است؟!

گفت: بله باید در قدم اول، مبانی و اصول این مفهوم اساسی سیاست اسلام اصیل و ناب، مورد مفاهمه اهل فن و کارشناسان قرار گیرد و سپس بدون مسامحه، در پی تبیین و گسترش این تفکر در جامعه باشیم.

گفتم :اصلا این تفکر از کجا آمده ؟! کمی توضیح دهید که چه شد و ریشه این تفکر جدایی دین از سیاست کجاست و این که ما می گوییم سیاست ما عین دیانت ماست از کجا ریشه می گیرد؟ لطفا قدری در این زمینه صحبت کنیم.

گفت :بله. درخواست بجا و درستی است.! ببینید ریشه جدایی دین و سیاست، از یهود تحریفی و مسیحیت تحریفی است.! در تورات و انجیل تحریفی، ساحت دین کارکرد فقط دنیایی یا فقط آخرتی پیدا کرده و حدود دین را به حوزه زندگی فردی و شخصی تنزل دادند و محدود کردند! دین شد محدود در زمان (یکشنبه ها) و محدود در مکان( کلیسا هاو کنیسه ها)! گفتند سیاست یعنی دنیا گرایی و یک امر مادی است و پر از آلودگی! پس نباید دین مقدس در سیاست نا مقدس ورود کند!! و اینجاست که خاخامیسم شکل گرفت.خاخام یا حکیم الهی، یعنی روحانی که در پی دین و ارتباط با خداست، بالذات وارد ساحت تقدس شده و نباید در حوزه نامقدسات ورود کند.!!

گفتم :پس سنگ بنای اولیه جدایی دین از سیاست را يهوديها گذاشته اند؟!

گفت :بله همینطور است! آنها با انحرافی هم که در دین مسیح و انجیل ایجاد کردند، در واقع چیزی از دین و شریعت واقعی را باقی نگذاشتند!!

گفتم :پس این بحث های" دین انسانی" و "دین معنویت" از این جاها ریشه می گیرد.؟!

گفت :آفرین! معلومه که هوشیاری.!! وقتی با این نگاه به سراغ حکومت و سیاست رفتند، موضوع سیاست شد قدرت، و سیاستمدار چون دین را در حوزه اجتماع نمی دید، برای حفظ قدرت، بی اختیار به سمت سیاست ماکیاولی رفت!!! و می بینیم که با شروع رنسانس در قرن 16 ،این نگاه به دین، چه مکافاتی براشون به ارمغان آورده !!

گفتم :واقعا ! این همه مناقشه و مجادله و مغالطه،!!

گفت :وقتی مسیر درست منحرف شود، اینها حداقل خسارات و آسیب ها است.

گفتم :آخر با دین و دنیا و آخرت مردم ملاعبه و معامله کردن به چه قیمتی؟!!

گفت: الله اکبر ! بزرگان و روسای این تحریف ها و تغییرات، در مسیر شیطانند و از معامله و معاوضه خوشبختی و سعادت مردم و جامعه شان چه باکی دارند! وقتی تو بنده شیطان شدی، مواجهه با حق را برمی گزینی! چون دستور از کسی می گیری که به جنگ و منازعه با الله رفت. و اینها شدند بندگان شیطان.!!

گفتم اینجا است که جبهه حق و باطل شکل می گیرد.

... یه مکثی کرد و گفت :گویا با خلقت آدم، این آرایش حق و باطل هم شکل گرفت، زیرا شیطان قسم یاد کرده تا با انسان دشمنی کند و برای این منظور، جبهه باطل را سرو سامان داد و از خود دین شروع کرد.!

گفتم:و خداوند چه زیبا و محکم به این دشمنی آشکار اشاره می کند.

گفت چقدر روشن به تحریف کتاب های پیشین و قصد و نیات آنها اشاره کرده و از مومنین می خواهد که *یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.*  (نساء/59)  یعنی اطاعت از خدا و رسول خدا و اهل بیت پیامبر(ص) سبب هدایت و مصونیت از خطاست. اهل بیت علیهم السلام صراط مستقیمند. و چنگ زدن به ریسمان آنان سبب نجات و نجاح است.

گفتم :تا آنجا که من با دین و شریعت اسلامی آشنایی دارم، دین اسلام، کاملا ماهیت اجتماعی و سیاسی دارد و به قول امام خمینی (ره) جمله ای دارند با این مضمون که اسلام همه اش سیاسی است.

گفت :قرآن کلام خدا به رسولش است و به عنوان معجزه جاوید پیامبر خاتم، عقل و فکر انسان را مخاطب می کند و موضوعاتش صرف یک علم و فن نیست این معجزه الهی رطب و یابس عالم را در خود دارد *لارطب و لایابس الا فی کتاب مبین* ( انعام/59) و اطاعت از آن موجب سعادت و رستگاری است.

گفتم از دیگر معجزات این کتاب، حفظ آن از تحریف است. *انانحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون *  (حجر/9) محافظت خداوند کریم از قرآن دلیل بعد اعجازی آن است

گفت :همه این ویژگی ها و خصائص یعنی این که این دین کامل است، عقلانی است و اجرای دستوراتش موجب رستگاری دنیا و آخرت است.این دین چون مطابق فطرت بشری است، ماهیتی اجتماعی دارد و رویکرد سیاسی به ساحت زندگانی انسانی دارد.

گفتم :موضوع سیاست در اسلام چیست؟


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۹ساعت 16:45  توسط سروش  | 

                                                         باسمه تعالی

                                                                                           دکتر رضا زمانی

شباهت متفاوت!

.... ظریفی می گفت ما و اسرائیلی ها چقدر شباهت هامون متفاوته.!!

گفتم یعنی چی ؟! گفت: ببین! با یک مثال ساده و تازه برات توضیح میدم، منظورم چیه!

گفتم: بفرما، خیلی کنجکاوم. سراپا گوش می شوم.

گفت: تو انتخابات 2020 آمریکا که خبرهاش خیلی داغه و تنوری! به راحتی میشه این شباهت متفاوت را نشان داد. ما می گیم هر کدوم رئیس جمهور بشن برای ما تفاوتی نداره. سگ زرد برادر شغاله! هر دو در دشمنی و کینه توزی با ما ، سبقت می گیرند.!! اسرائیلی ها هم میگن برای ما هم این دو تفاوتی ندارند! چه علی بابا  چه بابا علی !!  هر دو در خدمت به ما و اظهار دوستی و مؤدّتشون نسبت به ما سبقت می گیرند !!

گفتم: عجب! هیچ وقت این طوری نگاه نکرده بودم.

گفت: حالا کجاشو دیدی؟! دندون رو جیگر بذار، گوش باش ... بعد ادامه داد ، همه تو کشور ما میگن تفاوتی نداره کی رئیس جمهور آمریکا بشه! ولی عده ای که کم هم نیستن دلشون مثل سیر و سرکه می جوشه! از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون، اینا از ستادهای خود کاندیداهای امریکا ، پیگیرترند و زودتر اخبار ایالات مختلف آمریکا و وضعیت الکتراها رو دارند. !!

گفتم: خُب ! این رفتار بعضی از خودی ها ، چه شباهتی به رفتار اسرائیلی ها داره؟!

گفت: عجله نکن، تو قرار بود گوش باشی !. آخه تو جامعه اونا هم یکسری هستند که خیلی براشون مهمه که یانکی ها برن یا فیل ها !

گفتم: کجا برن؟!

یه نگاه ممتدی بهم کرد و گفت: برن تو آخور!!.. کاخ سفید رو میگم دیگه .! ببینم اینجایی یا تو هم ....

گفتم: نه بابا، ببخشید یه لحظه ... حالا بفرمائید.

گفت: بعضی از اونا هم خور و خواب ندارن برا رنگ قرمز و آبی !!

گفتم: قرمز و آبی؟! مگه اونا هم طرفدار پرسپولیس و استقلال ما هستند؟؟!!

.... یه دستی به موهاش کشید و سرشو انداخت پایین ..... آهی از اعماق وجودش کشید و گفت: ما رو گرفتی یا مثل این که تو باغ نیستی ؟!.  بابا جمهوری خواهان معروفند به قرمزها  آبی ها مراد، دموکرات ها هستند.....

یه مکثی کردم و گفتم: آها ! تو تلویزیون دیدم که مستر ترامپ، کلاه قرمز سرش بود و .... حرفام رو قطع کرد و گفت: خُب ! خدای شکر تو این سن و سال و بعد از این همه اخبار دیدن، خلاصه کشف مهمی کردی !!

گفتم: حالا ادامه بده، حرفات یادت نره.!

گفت: آره، داشتم می گفتم، بین اونا هم بعضی هستن که سخت درگیر انتخابات مهد تمدّن غرب هستند!

گفتم: خُب ! چه شباهتی تو این تفاوت هست؟!

گفت: تو کشور ما بعضی از خودی ها، البته نخودی ها، تار و پود وجودشان، با لیبرالیزم و سیطره فرهنگ غربی تنیده شده! این بیخودی ها ! کعبه آمالشون آمریکاست. اصلا  فرهنگ غربی رو بهتر از خودشون می شناسن ! بهتر از خودشون می دونند دانشمندانشون چی گفتن و ....

گفتم: واقعا ؟!

این بار آهی کشید ولی مطمئنم جنس آهش متفاوت بود!! .... بعد ادامه داد و گفت: تو اسرائیل اشغالگر هم ، عده ای هستند که تو میزان جنایت و ظلمشون مهمه که چه کسی انتخاب بشه.!

.... چند لحظه ای فضای سکوت بینمون حاکم شده بود ..... با سوال من این سکوت شکسته شد. گفتم: بازم از این شباهت های متفاوت هست؟!

انگار آماده بود که حرفهاش رو ادامه بده، گفت: این قصه پر غصه، سر دراز دارد! من جرأت نکردم حرفی بزنم مبادا رشته کلامش، پاره بشه ! ادامه داد و گفت: تو کشور ما عده ای که ظاهر الصلاح هستند و انگشتر عقیق دارند و ریش و ته ریش و .... اعتقاد دارند، خطشان خط امام است و از زبان امام حرف می زنند و مدعی درک جامعه جهانی هستند و راه توسعه را محو در جامعه جهانی می دانند و معتقد به توسعه خطی بر مبنای نظریات توسعه غربی اند. اینها .... حرفش رو  قطع کردم و  گفتم: صبر کن! الان تو داری عجله می کنی.! تو سرزمین های اشغالی هم این نوع نگاه هست؟ تا اونجایی که من می دونم اونا که خودشون زاییده تمدّن غرب هستند و ولد نامشروع غربی ها !...  یه نگاهی  بهم کرد و گفت: اینو خوب گفتی،  معلومه که زیاد شبکه خبر نگاه می کنی!... آره، این شباهت متفاوت اونجایی است که بین اونها هم عده ای که کم نیستند، میگن ما روح حرف تورات و موسی (ع) رو درک کرده ایم. اینها، مدعی اند که درک درستی از جامعه یهودی دارند و با کارهای افراطی و خشونت زا و  بی توجهی به  قطعنامه ها و قوانین بین المللی ، می توانند به توسعه برسند.

.... دیدم بهتره که حرفش رو قطع نکنم. آخه بحث جالب شده بود و بیشتر مشتاق شنیدن ....


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه شانزدهم آبان ۱۳۹۹ساعت 23:10  توسط سروش  |