باسمه تعالی

                                                                        دکتر رضا زمانی

 انتخابات ۱۴۰۰
جواب مرد میدان

جریان لیبرالی در حملات خود علیه جریان انقلابی، از دو کلید واژه استفاده زیادی کرد: ۱.تندرو ۲.گروه اقلیت. این دو مفهوم، به ما می گوید که این جریان منحرف و اشتباهی، اولا انحصار طلب است!. تمامیت خواه است!، قدرت طلب است.! ثانیا ، بی تقواست! منفعت محور است! جناح گرا است!... در این دوران، بیش از پیش ثابت کردند که برای حفظ قدرت، با وقاحت، از برچسب زنی ابایی ندارند!!.نزد این جماعت غربگدا، هدف وسیله را توجیه می کند!! این گروه تجسم عینی آموزه های ماکیاولی هستند.! به اسم اسلام و مسلمان، در پی خیانت و بد نامی اند.! اولین ضربه ای که به پیکره اسلام سیاسی وارد کرده اند، القاء باور غیر کارآمد بودن اسلام در حوزه حکومت است.! تا جایی که بسیارند کسانی که به تدریج باور کرده اند که اسلام دین حکومت نیست؟! دومین ضربه هولناکی که جماعت لیبرال اشتباهی، به اسلام عزیز زده اند القاء جدایی دین از سیاست است.! این دو ضربه، هستی و چیستی اسلام سیاسی را زیر سوال می برد.! اسلامی که قادر به تشکیل حکومت نیست و اساسا دین از سیاست جداست، یعنی اسلام حقیر، اسلام ضعیف! یعنی اسلام آمریکایی!... یعنی انقلابی که از اساس اشتباه بود!! یعنی امامی که دست نشانده غربی ها بود!.. یعنی مرگ اسلام سیاسی! همانی که جواد طباطبایی مطرح کرد.!!! و این، یعنی سرگردانی! سردرگمی! این یعنی پاشیدن بذر های یاس و ناامیدی!!.. الله اکبر! وقتی به جریان انقلابی، برچسب گروه اقلیت تندرو زده می شود، گویی گرد بغضی گلو گیر بر سرتاسر وجودمان پاشیده می شود!!... یعنی شهیدان اقلیتی بودند که جاهلانه جان دادند!!... یعنی جانبازان و ایثارگران، اقلیتی بودند که جاهلانه خود را از زندگی، محروم و محدود کردند!!..... اگر امروز، طرفداران و هواداران مخالف جریان لیبرالی، گروهی اقلیت تندرو هستند، یعنی جریان انحراف، جسارت یافته و بدنه انقلابی خسارت!.... انتخابات ۱۴۰۰ اولین انتخابات دوران گام دوم انقلاب است. جایی که جوان مومن انقلابی، قرار است موتور پیشران این انقلاب باشد. و باید رقیب پر مدعا و پر سر و صدایِ تو خالیِ لیبرالی را با حضور گسترده و کارآمدی و توانمندی میخکوب و منکوب کند. انقلابی، مرد میدان است، و جریان انقلابی، مرامنامه مرد میدان است.! انتخابات، بزرگترین جشنواره مردمی است. انتخابات عرصه تبلور اراده مردمی است. و ما مردم انقلابی، در میدان عمل، جواب بی حرمتی ها و اهانت ها را خواهیم داد!.
یا علی!

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۰ساعت 23:59  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی


                                                                        دکتر رضا زمانی
 انتخابات ۱۴۰۰
بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر

...بعد از واقعه نهضت مشروطیت، همواره فضای سیاسی - اجتماعی ایران آلوده تفکرات لیبرالی بوده است.! منشا این تفکر را باید در تقابل سنت و مدرنیته جستجو کرد، که به تبع آن،#روشنفکری نارس و ناقص شکل گرفت و تا به حال هزینه های سیاسی ‌-اجتماعی بسیاری را به جامعه، تحمیل کرده است.
.... از میرزا ملکم خان و طالبوف و تقی زاده و یفرم خان ارمنی و... و تا تیمورتاش و محمد علی فروغی و.. در قالب کارگزاران لیبرالی پدر و پسر پهلوی... تا مصدق و بازرگان و سحابی و ابراهیم یزدی و قطب زاده و.... در قالب جبهه ملی و نهضت آزادی... تا محمد خاتمی و سروش و جواد طباطبایی و حجاریان و سریع القلم و زیباکلام و... در قالب تشکلات دوم خردادی همچون کارگزاران و طیف های اصلاحات چی .... همگی وجهی از وجوهات #لیبرالیسم در ایران بوده و هستند.!
.... جماعت لیبرالی و تفکرات ویروسی لیبرالی، از حالتی به حالتی دیگر تبدیل می شود و گاهی جهش یافته، منتقل می گردد.! اما کلیت قالب تفکرشان، دارای ساختار ژنوم ثابتی است.!
آنها اصولا، اعتقادی به انقلاب ندارند.! اصولا اعتقادی به جامعیت اسلام در زمینه ارائه برنامه جامع زندگی ندارند! و دین را جدا از سیاست می دانند.! اصولا اعتقادی به استقلال ندارند و اصل را بر وابستگی می دانند ! اصولا اعتقادی به علوم انسانی اسلامی و علوم توحیدی ندارند! اصولا اعتقادی به وجود دشمن ندارند!. و پروژه نفوذ را نمی پذیرند! اصولا اعتقادی به مقاومت ندارند و شهادت طلبی را در راستای عقلانیت نمی دانند! اصولا اعتقادی به توانایی های بومی ندارند.! اصولا اعتقادی به مردم سالاری دینی ندارند و نهایت آمال و آرزویشان، برقراری مدل دموکراسی غربی است.! اصولا به مدل های پیشرفت و شکوفایی ایرانی _اسلامی اعتقادی ندارند.! و مدل وارداتی توسعه های خطی غربی را برای پیشرفت کشور تجویز می کنند.! اصولا اعتقادی به اسلام سیاسی و نظام ولایت فقیه ندارند!... اینها مقهور ساز و کارهای تمدن تک بعدی غربی اند و در حرف و عمل به "ما نمی توانیم" اذعان دارند.!! دنیا را محدود در چند کشور اروپایی و آمریکا می پندارند! خواهان هضم در نظام سلطه و پذیرش هژمون نظام سلطه هستند!!. به نظام بین الملل، نگاه خوش بینانه و ایده آلیستی دارند.! افق تمدنی این جماعت، ایرانشهر ایرانی است با نمادهای اسطوره ای ایران باستان و یا ایران متجدد!! و به اسلامی که روح تمدنی و اجتماعی دارد، اعتقادی ندارند! این جماعت ، برای اداره جامعه اسلامی، مبنا را کاپیتالیسم و لیبرالیسم می داند!...بانک های ربوی، بورس های قمارگونه، شکاف های عمیق اجتماعی، فاصله های زیاد فقیر و غنی و... از جمله تبعات خط مشی فکری این جریانات است.!
لیبرال ها در هر پوششی ظاهر می شوند :در کسوت کراواتی، یا در پوشش روحانی از نوع سید و غیر سید، و یا در قامت ریش و انگشتر و...! مهم پایبندی و علقه قلبی، به این تفکر است.!
این جماعت، که مولود نامشروع مدرنیته وارداتی هستند، با لطائف الحیلی تلاش داشته اند تا اسلام را معادل سنت قدیمی ناکارآمد و نامعقول جلوه دهند که از قافله علم و تکنولوژی عقب مانده و توانایی اداره جامعه را ندارد.!
 آنها نهضت مشروطیت را مصادره کردند و نتیجه اش شد استبداد صغیر و بر دار شدن شیخ فضل الله نوری! در جریان ملی شدن صنعت نفت، طیف دینی نهضت، آیت الله کاشانی خانه نشین شد و نتیجه آن، کودتای 28 مرداد شد!... این رویارویی فکری و اصطکاک عقیدتی در جریان انقلاب اسلامی، جدی و پر دامنه، ادامه دارد.! به جرات می توان گفت، عمده عمر جمهوری اسلامی ایران با مدیریت این جریان فکری اداره شده است.! جریان لیبرالی امروزی، مجهز به جنگ های روانی. کارهای ژورنالیستی و ماهر در استفاده از فضای اجتماعی و سایبری است. اما خطر اساسی در این زمینه، استفاده از نام اسلام و حکومت اسلامی در اداره جامعه است و به تدریج چنین القاء می کند که اسلام ناتوان در حکومت داری است ‌! این القاء، خطرناک ترین جنگ نرم علیه مسلمانان است.!!
اما مردم و نخبگان باید واقعیت را بدانند و اسلام اصیل و عزیز را از چنگال حصار لیبرال ها خارج کنند. اسلام گفتنی نیست بلکه عمل کردنی است! کارکرد معرفتی اسلام، توحید است. معرفت توحیدی اسلام در فقه جعفری متمرکز گردیده و کارکرد اجتماعی آن قسط و عدل است که روح اجتماعی و تمدنی دارد ! وقتی در جامعه، قسط و عدل پیاده نمی شود، یعنی اسلام حاکم نیست! لیبرال ها، اسلام را در عمل عبادی نماز و روزه و... محدود کرده اند. و به اسم اسلام حکومت داری می کنند و ناکارآمدی را سوغات اسلام معرفی کرده اند!!

..... عالم ربانی، مرحوم آیت الله حائری شیرازی جمله جالبی دارند با این مضمون که برای امر به معروف و نهی از منکر ابتدا این دو را کامل معرفی کنید و سپس آمر به معروف و ناهی از منکر شوید! جمله بسیار نغز و مغز داری است.!، راه حل، بازگشت به اسلام است! امروز، بزرگترین معروف، امر به اسلام راستین است. همان اسلامی که بخاطرش انقلاب اسلامی شکل گرفت و قرار بوده زمینه ساز ظهور موعود شود. اسلامی که از خود و خانه تا جمع و جامعه، برنامه عملی دارد و آمده تا دو کار ویژه اصلی خود را برای سعادت دنیوی و اخروی مسلمان، عملیاتی کند... بازگشت به اسلام، بزرگترین امر به معروف است.
.... و اما بزرگترین نهی از منکر، مبارزه با لیبرال ها و تفکرات لیبرالی است که چون خوره به جان اسلام عزیز افتاده است. به لطف خدا، مردم، امروزه هوشیار ترند و آمادگی درک این واقعیات را دارند.بزرگترین نهی از منکر. نهی از لیبرال ها و تفکرات لیبرالی است!
.. انتخابات ۱۴۰۰ زمان آغاز پایان این آلودگی فکری در جامعه اسلامی است تا زمینه سازی ظهور هر چه زودتر و بهتر فراهم گردد.
اللهم عجل لولیک الفرج!
یا علی!

+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۰ساعت 23:41  توسط سروش  | 

                                                      باسمه تعالی
                                                                             دکتر رضا زمانی

انتخابات ۱۴۰۰

تحلیل سیاسی یک خبر (شماره ۱۱)

مناظره رو در رو
تاکتیکی در راستای جنگ روانی نامزدهای جریان غیر انقلابی در روزهای مناظراتی.!

.... طبق عرف نادرست مناظرات اخیر ریاست جمهوری، حاشیه ها و عملیات روانی، سهم پر رنگی دارند.! اصولا جریانی که جو عمومی جامعه علیه اوست، نمایندگان وضع موجود، فشار مضاعفی را تحمل می کنند.! از طرفی مُهر نمایندگی جریان ناکارآمد حاکم را بر پیشانی دارد! و از طرفی، قرار است به عنوان منجی ظاهر شود تا هم از جریان همفکر خود دفاع نموده و هم خود را بی نصیب نگذارد!.اینجاست که بجای اتاق فکر برنامه ریزی و راهکار عملی، اتاق فکر عملیات روانی شکل می گیرد.!
در اتاق فکر جنگ روانی چه اصولی وجود دارد :
1. در جنگ روانی، حاشیه ها بر متن غالبند!
2. تاکتیک نامزدها در برخورد با رقباء، تهاجمی و کنشی است!
3. مباحث دم دستی و اصطلاحا مبتذل! قوت می گیرند و رو قرار داده می شوند.!
4. از قومیت ها و اقشار و اصناف مردمی، استفاده ابزاری می شود.!
5. تخطئه و تحقیر رقیب از بن و اساس جهت مردد کردن طرفدار!یعنی وارد کردن ضربه اساسی برای سابمیشن هوادار یا ناک دون نامزد رقیب.!
6. استفاده ابزاری از زنان.
7. استفاده ابزاری از سلبریتی ها
8. تحریک گسل های خاموش رای با انتخاب جملاتی حساسیت زا .
9. مظلوم نمایی!
10. دوگانه سازی های کاذب!
11. القاء نمایندگی مردم و نامزد مردمی بودن.!
12. انگاره سازی جهت القاء متفاوت بودن از سایرین.
13. لولو سازی از رقیب!!
14. بر چسب زدن به رقیب.
15. حمله به حریف اصلی و راه‌اندازی جنگ های زرگری جهت وادار کردن رقیب به واکنش تند! تا در خلال این سناریو، حرف نامربوط یا ضعیف و یا متناقض گفته شود تا در ادامه برجسته سازی شده و دامنه تخریب را گسترده تر کنند.!!
... حال ، به چند گزاره ای که در مناظره های چند سال اخیر، به خصوص مناظرات ۱۴۰۰، در اتاق جنگ روانی ساخته و پرداخته شد و به شکل دستوری، در اختیار نامزد متبوع قرار گرفته را ، مورد توجه قرار می دهیم. :
1. "یک نفر در برابر 5 نفر"* (مظلوم نمایی)
2. "من اقتصاددانم" "من حقوق دانم"، "من مهندس اقتصاد" هستم. "یک اقتصاددان می تواند زمام امور را در دست گیرد نه یک سیاستمدار!"و..... (القاء تفاوت)
3. شما" 6 کلاس سواد دارید" ! "شما مشخصه که چطوری مدرک گرفتید" .!،
" گروهی اندک می خواهند بر مردم حکومت کنند." 
(تخریب و تحقیر )
4. *" خواندن شعر ترکی"، " استفاده از اهل تسنن در کابینه "و... (ابزار قومیتی )
5. " اجازه بدید مردم زندگی کنند".! ، " من صدای مردمم" ! ( القاء مردمی بودن ).
6. " عده ای میان زن و مرد، دیوار می کشند" ! ، "گشت ارشاد را جمع می کنم "، " فیلترینگ" و....( دوگانه سازی ).
7." کاسبان تحریم"، "بعضی کاخ سفید را قرار است حسینیه کنند"، " ما کارمند شما نیستیم! ما باهم برابریم!" و.... (برچسب زنی ).
8." اگر امان دارم صحبت کنم!"، "شما برای ارز آوری، به دنبال گروگان گیری بودید! '، "شما قاضی القضات هستید و من یک شهروند عادی! " ، "چرا پیامک حجاب برای دخترها فرستاده می شود؟!" و... (لولو سازی!...)
9." در کابینه ما چند وزیر خانم داریم " (ابزار بانوان )
10." توجه به خوانندگان زیر زمینی "، " توجه به سلبریتی ها و دغدغه معیشتی آنان"'، و....(ابزار سلبریتی ها )
... در هر دوره ای، آرایش سیاسی و وزن کاندیداها، متفاوت است. در این دوره، وزن آقای رئیسی قوی تر است و اقبال بالاتری دارد. نامزدهای جناح اصلاح طلب و غیر انقلابی، جهت القاء هم وزنی در سبد رای خود، درخواست مناظره رودرو می کنند.! این ادعا از طرفی، جهت القاء برنامه محوری آنهاست و از طرفی برجسته سازی خود در میان نامزدها می باشد،تا بتوانند سبد آرا مردمی را به سمت خود ببرند.
... متاسفانه توجه به این حواشی، جذابیت عمومی دارد و می تواند آحاد مردم را در انتخاب اصلح سردرگم نماید.!

توضیحات:
حرکت *سابمیشن* (Submission) نوعی تکنیک در ورزش های رزمی ترکیبی است که مبارز تسلیم حریف میشود و بازی را واگذار می‌کند.
*ناک دون* :(knock down)
 .. وقتی شما ضربه زدید و طرف افتاد زمین و حرکت میکرد یا داشت بلند میشد یعنی، ناک دون شده است.!

+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۰ساعت 21:24  توسط سروش  | 

                                                      باسمه تعالی

                                                                               دکتر رضا زمانی

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰

تحلیلی از مناظره اول (شماره ۲)
الگوی مناظرات، اسلامی یا غربی؟!

... در مناظره اول چند اتفاق افتاد! که متاسفانه از مناظره های قبلی وام گرفته بود!.. استفاده از جنگ روانی و برجستگی اتاق فکر جنگ روانی بجای استفاده از برجستگی اتاق فکر برنامه و راهکار عملی!.. متاسفانه قواعد بازی مناظرات در ایران کپی ناقص و ناشیانه از مدل غربی آن است.!! وقتی می گوییم نظام و دولت ما، برای اسلامی شدن راه دراز در پیش دارد، یعنی همین ! عده ای، مرادشان از اسلامی شدن، اسلام مال است ! اسلامی شدن ارکان و نهادها و به تبع آن عرصه هایی مثل انتخابات و مناظرات و... اولا زمان بر است. اندیشمندانی تربیت شده و متخصصینی متعهد، لازم است تا برای مسائل مستحدثه با کمک قرآن، متون اسلامی و... قواعد منطبق بر سیاست اسلامی را استخراج نمایند، تئوریزه کنند و سپس عملیاتی نمایند. ثانیا بستر مناسب لازم دارد. بستری که مستقیما دولت حاکم و مستقر در عقیده و عمل آماده می کند.صد البته که در این چهل و اندی سال، می توانستیم به مراحل بالاتری رسیده باشیم.!! لذا اصطکاک و زاویه حاکمان دولتی با نظام و انقلاب، نقش اساسی در این مهم داشته است.... هتاکی، افترا، دروغ پراکنی، حاشیه پردازی و... نمی تواند و نباید مدل رقابتی انتخاباتی در ایران باشد.! زیرا مشی و سیره اخلاقی اسلامی ندارد.البته که شخصیت هایی، خود پایبند به اصول اخلاقی هستند.اما فضای کلی چنین نیست. و تا رفتار و سیره مطلوب، راه طولانی باقیست. مطالبه مردمی و خواص نخبگانی جامعه و استقرار دولت انقلابی، قطعا این مطلوب را سریعتر، میسر خواهد کرد. مادامی که اتاق عملیات روانی برجسته تر باشد، این مهم به تاخیر می افتد!!.ثالثا، تربیت کارگزاران تراز انقلاب اسلامی می تواند این مهم را تسریع کند. نقیصه ای که کم کاری سیستم آموزشی را عیان می سازد... به امید روزی که جامعه و حکومت، تماما اسلامی شده و با قواعد و فرامین اسلامی اداره شود. آن وقت، مناظره ها و انتخابات هم اسلامی برگزار می شوند. به امید آن روز.
یا علی!

+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۰ساعت 21:9  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی

                                                                      دکتر رضا زمانی

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰

تحلیلی از مناظره اول (شماره ۱)

..... مهر علیزاده به ترکی شعر خواند تا از ابزار قومیتی برای رای آوری سوء استفاده کند! از نظر روانشناختی، کسی که از نظر علمی، سرمایه اجتماعی و بیانی ضعیف و ناتوان است، به حربه های قومیتی متوسل می شود.!! مفهوم کلی متن شعر ترکی این بود :... بیایید نامردها و گرگ ها را بیرون برانیم و گله هایمان را نجات دهیم!! .... جای تاسف آنجاست که از نامزدی که قرار است در قامت ریاست جمهوری ظاهر شود، اینچنین، رقباء نجیب خود را متهم کند.!! جای تاسف بیشتر آنجایی است که مردم این خزعبلات را باور کنند!! و تاسف بالاتر آنجا است که روح اجتماعی جامعه، نسبت به این هتاکی ها و بی ادبی ها خاموش باشد. ‌!! جناب حاجی دکتر مهندس مهرعلیزاده! دوستانتان یک روزی، جای شهید و جلاد را عوض کردند و امروز شما به همه اعلام کردید که شما هم جزء اسلاف لیبرال تان، عوام فریبی می کنید! امروز شما گرگ صفتی دوستانتان را که گلوی مردم را گرفته و در حال خفه کردن آنان هستند، به نیروهای نجیب انقلابی نسبت می دهید ! شرمتان باد! .... در برابر اهانت ها و تهمت ها، نجابت و حیاء دیدید ولی جسارت را ادامه دادید!
.. گرگ، شما و دوستان لیبرال تان هستید! واما مردم امروز هوشیارند و گوسفند نیستند!!
#جریان _انحراف
#جریان _افساد _طلبان



*ادب مرد به زه دولت او!.*...
کاشکی می شد دوستان مردد، یک بار دیگر ، رفتار و گفتار دو برادر همتی و مهر علیزاده را از زاویه اخلاق و ادب رصد می کردند!! از آن اولی که جنگ روانی راه انداختند به هدف جذب مخاطب و جلب اعتماد عمومی!! طبق عرف این مسلک اشتباهی!، سراغ حاشیه ها رفتند! حاشیه هایی پر از هتاکی، بی ادبی، بی حرمتی و افتراء!!... معاویه صفتی دوباره خودنمایی کرد! به خوبی می دانستند که نجباء انقلابی مثل سید محرومان مأخوذ به حیاءست و جواب نجیبانه می‌دهد!! ...پس تا توانستند، تاختند! سوزاندند!... امروز مظلومیت را دوباره دیدیم! گویا جبهه حق، در تقدیرش به تاسی از ائمه اش، مظلوم هست!.. مظلومیت را باید به جان بخرد!.. به نظرم امشب اتمام حجت شد!... دلسوزان انقلاب و نظام و شهداء، نگرانند!.... ، مبادا دوباره عمروعاص!.... دوباره معاویه!.. دوباره ابوموسی!....
مردم ‌! تزویر دوباره رخ نموده! با هتاکی، وامظلوماه سر دادند! در آتش مصیبتی که خود برافروخته اند، مرثیه وامصیبتاه خواندند!... مردم! بغض ها را نگاه دارید! این بغض ها مقدسند!
.....از خدا جوییم، توفیق ادب /بی ادب محروم ماند از لطف رب!
... مردم! هوشیار باشیم.!
#جریان _انحراف
# جریان _افساد طلبان

+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۰ساعت 21:2  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی

                                                                  دکتر رضا زمانی

 انتخابات ۱۴۰۰

تحلیل سیاسی یک خبر (شماره ۱۰)

*... یکی از آن دو نفر!*.. 

بعد از اعلام نهایی داوطلبین ریاست جمهوری، از جریان اصلاح طلب و غیر انقلابی، دو گزینه باقی ماند، آقای مهرعلیزاده که وجهه اصلاحاتی پر رنگ تری دارد و آقای همتی که منسوب به خانواده هاشمی است و وجهه کارگزارانی قوی تری . در واکنش اول، جریان غیر انقلابی (اصلاح طلب ها و کارگزاران و اعتدالیون،و...) موضع اعلامی شان، نبود نماینده رسمی از طرف جریانات اصلاحات بود! در این راستا چند سوژه  خبری  را از طریق رسانه القاء کرده و می کنند. 
1. القاء مظلوم  نمایی! 
2. القاء انتصابات به جای انتخابات. (ساخت عظیم جوک ها و طعنه های انتخاباتی در این راستا تفسیر می شود که متاسفانه برخی از نیروهای انقلابی هم در کانال ها و گروه های خود، دست به دست می کنند.!
3. القاء یاس و ناامیدی از آینده. (با تفسیر حرف ها و شعارهای انتخاباتی نامزدها، چنین القاء می کنند که خروج از بن بست فعلی با این سخنان ناممکن است.!)
4. القاء اختلاف و تفرقه در اعضای شورای نگهبان، القاء مصلحت اندیشی شورای نگهبان و در نتیجه تضعیف این نهاد اسلامی. (دامن زدن به سخنان آیت الله آملی در ابتدای اعلام اسامی، و تقطیع سخنانی از امام و بزرگان انقلاب که نتیجه آن، القاء خروج شورای نگهبان از رسالت خود و قرار گرفتن این نهاد در مقابل اراده ملت است! در این میان اظهار نظر و توییت برخی از چهره های انقلابی هم، به عنوان شواهد القائات خود، مورد سوء استفاده این جریانات قرار می گیرد.) 
5. القاء مشارکت پایین مردمی! (مدام از آمارها و سخنانی استفاده می کنند تا فضا را تک قطبی و سرد نشان داده و خبر از عدم میل مردم  برای حضور در پای صندوق ها می‌دهند.!)
6. القاء وجود فساد و رانت و خارج نشینی فرزندان نامزدهای جریان انقلاب، با هدف سیاست زدگی مردم و عدم دلبندی به جریان انقلاب.! (با دروغ پراکنی، شایعه سازی و شانتاژهای خبری، سعی در جو سازی علیه جریان انقلابی دارند.)
7. القاء ناکارآمدی و شعاری بودن سخنان نامزدهای جریان انقلابی.!(مثلا سخنان آقای ربیعی سخنگوی دولت، را دقت کنید : پیش بینی می کنم که در آینده سیاسی ایران و به طور غلیظی در چهار سال آینده، به سیاست رفاهی صدقه ای بازگشت خواهیم کرد و این سیاست به طور جدی در نیمه دوم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دنبال خواهد شد.! این ها استاد جنگ روانی هستند!) 
8. القاء تندروی، خشونت زایی، تنش زایی و غیر عقلانی بودن جریان انقلابی! (با این القائات، می خواهند جریان انقلابی را ضد عقلانیت و هزینه زا برای مردم جلوه دهند! کسانی که سر ناسازگاری با دنیا خواهند داشت و امنیت و آرامش مردم را مخدوش خواهند کرد! )
.... با این القائات که عمده آنها بیان شد، در پی چه اهدافی هستند؟
1. انتقام از نظام (بغض فرو خورده جماعت لیبرالی، جهت تغییر راهبردهای نظام و شکست و تضعیف نهادهای انقلابی و ارزشی حاکمیت، به قیمت گروگانگیری مردم است! که در قالب پروژه های مایوس سازی، دلسردی، ناامیدی، سرخوردگی و نظام را در مقابل مردم قرار دادن، دنبال می شود.! در این صورت، اگر مشارکت پایین باشد، چماق مشروعیت و مقبولیت نظام را علم می کنند و پروژه نرمالیزاسیون و استحاله انقلاب را با شیب بیشتری پیش خواهند برد، زیرا در اینصورت هم از داخل پشتوانه سازی می کنند، و هم نیروهای خارج نشین ضد انقلاب و دولت های دشمن قسم خورده انقلاب را جهت فشار به حاکمیت، با خود همراه خواهند کرد.! 
2. همزمان با سیاست اعلامی خود، مبنی بر قهر قهرمانانه و سربریدن اصلاحات در انتخابات، تلاش خزنده ای را شروع کرده اند تا یکی از این دو نفر (مهرعلیزاده _همتی ) را پشتیبانی کنند و به تدریج بر سر یکی از این دو، وحدت نظر پیدا کنند و در مقابل جریان انقلاب، صف آرایی نمایند.!
  مهر علیزاده، با شعار "اصلاحات زنده است" شروع کرد ولی تاکنون، واکنش محسوسی را در جهت حمایت  دریافت نکرده است. اما اوضاع آقای همتی، قدری متفاوت است. طیف کارگزاران سیاست قطعی حمایت از او را در برنامه دارد. اظهارات کرباسچی، مرعشی و دیگر مسوولین کارگزاران، موید این گزاره است.
 اما هدف خاص کارگزاران در این حمایت چیست؟!
الف :کارگزاران با این اقدام چیزی را از دست  نخواهد داد.! اگر نامزد مورد حمایت آنها موفق نشد، لاف همراهی با نظام و رهبری می زنند و عمل به تکلیف شرعی و شهروندی را نشانه پویایی حزب خود می دانند.! 
ب: در صورت اوج گرفتن حمایت های مردمی، کارگزاران، ابتکار عمل را در جریان اصلاحات و تشکیل دولت آینده خواهند داشت. جناحی که غالبا در قدرت اجرایی نقش اساسی داشته اند و با رویکرد چراغ خاموش، سعی در حفظ قدرت و جایگاهشان داشته اند. کارگزاران بر خلاف اصلاح طلب ها، خیلی تئوریک وارد میدان نمی شوند و این ماموریت را به مشارکتی ها و طیف های دیگر اصلاحات واگذار نموده اند.!
..... واقعیت این است که نه همتی در قواره ریاست جمهوریست و نه گفتمان او می تواند غالب شود.اما اصلاحات و کارگزاران، تجربه سال 92 را پیش رو دارند و به خوبی تکنیک های ذهن سازی و تغییر سلائق و تحریک آرا خاموش را می دانند.! این توییت آشنای جناب آشنای جریان لیبرالی را از خاطر نبرید : همتی و ما ادراک ما همتی!
اگر جریان انقلابی هوشیار نباشد، اتفاقات ناگواری پیش رو خواهد بود.!
یا علی!

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم خرداد ۱۴۰۰ساعت 12:19  توسط سروش  | 

                                              باسمه تعالی
                                                                       دکتر رضا زمانی

انتخابات ۱۴۰۰

تحلیل سیاسی یک خبر (شماره ۹)

*جوّ انتخابات!*


گفت : شورای نگهبان درست کار نکرد!
گفتم : چرا!؟ میشه بگی!

گفت : انتخابات رو از رقابت‌ انداخت!
گفتم : یعنی چی؟ منظورت اینه که شورای نگهبان، باید مصلحت اندیشی می کرد؟! یا منظورت اینه که اعضای شورای نگهبان، آدم های درستی نیستن؟!!
گفت : من با شما بحثی ندارم!
گفتم : اتفاقا، من و تو باید بحث کنیم! اگر بگوییم چرا شورای نگهبان فلانی و بهمان و.. را تایید نکرده، یعنی چرا مصلحت اندیشی نکرده؟! خب! اصولا، وظیفه شورای نگهبان مصلحت اندیشی نبوده و نیست.! در اینصورت تازه باید تمام اقدامات شورا را زیر سوال برد.!! اما اگر بگوییم اعضای شورا، آدم های سالمی نیستند و با غرض و مرض رای می دهند! یعنی، نوک پیکان حمله را به سمت رهبری و نظام ولایت فقیه برده ایم ! و از طرفی عملکرد قوه قضائیه و قوه مقننه را هم زیر سوال می بریم!
مکثی کرد و گفت : مثلا احمدی نژاد برای چی رد شده؟!
گفتم : این جمله رو خودش هم گفت! متعجبم چرا شما می گید!
گفت :خیلی کار کرده! ، مسکن مهر ساخته! مردم دوستش دارن! اصلا کسی که مردم می خوانش، نباید رد صلاحیت بشه ‌!!
گفتم : اولا عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد، مبتنی بر قانون و شرائط رئیس جمهوری است... پرید وسط حرف من و گفت : مثلا کدام شرط رو نداشته؟!
گفتم : از 8 شرط اساسی مطابق قانون، واقعا با حرف هایی که زده و می زند، با دروغ پردازی ها و... شرط تقوای ایشون احراز میشه؟! و یا شرط اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی رو داراست!؟ وقتی علنا در مقابل ولایت فقیه و قانون اساسی ایستادگی می کنه و در اظهار اخیرش میگه، اگر رد صلاحیت شوم، قانون را قبول ندارم و انتخابات را تحریم می کنم! کجای دنیا و کدام قانون این چنین شخصیتی رو تایید می کنند برای پست به این مهمی!؟
گفت : آخه مردم این حرفها رو نمی پذیرند! مردم میگن اون برامون خونه ساخته! خدمت کرده و...
گفتم : اجازه ندادید کلام من تمام بشه.! دلیل ثانی من، به رفتار غلط ما بر می گرده! متاسفانه بعد از 40 سال، هنوز رفتار سیاسی ما، مدل دموکراسی غربی است! در نظام غربی، رقابت یعنی سرگرمی! جالب آنکه برای این سرگرمی هم ضوابط دارند، هر چند دینی نیست!
گفت : باید ایشون و امثال ایشون رو تایید می کردند تا مردم خودشون تصمیم بگیرند!
گفتم : پس شورای نگبان این وسط چکاره است؟! با این حرف، فلسفه وجودی شورا از بین میره و دقیقا میشه حرف اصلاح طلب ها!!
مکثی کرد و گفت : در هر صورت من بین مردمم. واقعیت ها رو می بینم! با این کار شورای نگهبان، مشارکت به حداقل می رسه!
گفتم : دقیقا خطا اینجاست! چیزی که ما چند سالی است داد می زنیم و میگیم نباید قوانین رو اسلام مال کنیم! خودمون داریم، انتخاباتمون را اسلام مال می کنیم.!!
مکث طولانی کردم و گفتم :از ارمغان های نظام و انقلاب، #مردم سالاری دینی است. در مردم سالاری دینی مردم تحت هدایت ولی فقیه در سرنوشت خود سهیمند. ولی فقیه از کیان نظام و ارزش‌های اسلام و انقلاب، حفاظت می کند و مردم با تبعیت از او، گام در مسیر درست گذاشته، دست به انتخاب اصلح می زنند.
گفت : پس چرا مردم در انتخاب روحانی اشتباه کردند؟
گفتم : اینجاست که امام می فرماید، میزان رای مردم است.
گفت : پس خلاصه، میزان مردم هستند! شهید مطهری هم جمله ای به این مضمون میگه: مردم خودشون باید بفهمند! اگر اشتباه هم کردند، اشکالی نداره تا پخته شوند.!!
گفتم : این حرفها در قالب گفتمان اسلامی و حکومت اسلامی است! به بیان ساده تر، شورای نگهبان که یک نهاد اسلامی است، فیلترهای اولیه را انجام می دهد و سپس میزان مردمند، که در آن چهارچوب تصمیم می‌گیرند و ولی فقیه، نظر مردم را تنفیذ می کنند.
گفت : بگذریم! حالا آقای جهانگیری و لاریجانی چرا رد شدند.؟!
گفتم : درباره آقای جهانگیری، همین بس که شرط مدبر بودن رو نداره!... دلار 4200 و از دست دادن چندین تن ذخیره طلا کشور در یک تصمیم نادرست و...

و جناب لاریجانی هم مشکل تابعیت دخترش، سبب عدم احراز صلاحیتش شد! البته اینها شنیده هاست، شاید دلایل دیگری هم باشه! ...
گفت : کاشکی شورای نگهبان دلائل رد احراز رو می گفت!،
گفتم : این هم طبق قانون است که سبب شده شورای نگهبان مظلوم واقع بشه و این همه هجمه علیه اون باشه.!
گفت :حالا شور انتخاباتی چی میشه؟!
گفتم : با آگاهی بخشی و تبیین واقعیاتمردم کارشون رو بلدن!
مهم اینه که ساکت نشینیم و هر کسی به توان خودش آگاهی بخشی کنه
#حضور پر شور مردم، راه حل خروج از بن بست های ساختگی مخالفین و معاندین است.

گفت : دمت گرم! که گفتی
گفتم :دمت گرم که شنیدی و فکر کردی!

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم خرداد ۱۴۰۰ساعت 12:6  توسط سروش  | 

                                                 باسمه تعالی

                                                                        دکتر رضا زمانی 

انتخابات ۱۴۰۰

تحلیل سیاسی  یک خبر (شماره ۸)

 *.... راهکار فاطمی!*
 *استراتژی این روزها!* 

... این روزها، نیروهای دلسوز و انقلابی، با تجربه های جدیدی مواجه اند.! این روزها... رویارویی# جبهه حقیقت و صداقت، با #جبهه انحراف و هیاهو و سفسطه، به اوج خود رسیده است.! سلاح کاربردی این روزهای جبهه حقیقت، #حضور پر شور است.! اول از همه، حضور پر شور برای آگاهی سازی است .یعنی پروژه اقناع سازی مردم  و  حضور پر شور دوم، #حضور حداکثری پای صندوق های رای است. در پروژه  آگاهی سازی، مرحله اول، از خود شروع می شود :#خود آگاهی.یعنی درک درست و تشخیص به موقع موقعیت و حقیقت. زبیر سیف اسلام، در واقعه فاطمیه و طرماح و سلیمان صرد خزائی و.. در واقعه کربلاء خودآگاهی نداشتند!..یکی از امام زمانش جلوتر بود و یکی عقب تر! این  یعنی ناخودآگاهی! که ریشه در بی بصیرتی دارد.! . مرحله دوم، آگاهی سازی در محدوده خانواده و دوستان واطرافیان است.! در# کودتای بنی سقیفه، عامل موفقیت جریان انحراف، عدم حمایت بنی هاشم از علی علیه السلام بود!!. و مرحله سوم، آگاهی سازی مردم کوچه و بازار است که تحت هجوم پر فشار فضای مجازی هستند! مردمی که از سه طرف علیه آنان جبهه گشوده شده! جبهه ضد انقلاب باطل خارج نشین! جبهه انحراف اصلاح طلب های لیبرال داخل و بهاریون فرصت طلب! و جبهه خودی های ساده انگار و بی بصیرتی که راه گم می کنند!! دو جبهه اول در حال ذهن سازی اند!! و جبهه سوم هم در زمین آنان بازی می کند.!خاطرتان  است، رفاعه بن شداد عاشق علی، از بی بصیرتی به شمر و شبث ملحق شد؟!! شاید هیچ وقت یک نیروی انقلابی و بسیجی، چنین ماموریتی را تجربه نکرده باشد! خانم فاطمه زهرا (س) خانه به خانه می رفتند و از حقانیت امیر المومنین، دفاع می کردند. نه از آن جهت که همسرش بود! نه از آن جهت که پسر عمویش بود! علی علیه السلام، امامش بود!  ولی زمانش بود! دفاع از ولایت.... امام زمان (عج ) می فرماید، الگوی ما، مادرمان فاطمه است.!..درست اینجاست که الگو بودن فاطمه معنا دار می شود!!... اینجاست که می توان، رفتار فاطمه را تجسم کرد و کنه نگاهش را فهمید.! درد فاطمه، فقط از جریان انحراف سقیفه نبود، بلکه درد بزرگتر، مردمی بودند که دل در گرو علی داشتند و اسیر تبلیغات و جنگ روانی معاندین شدند.! و شد آنچه نباید می شد!!.. ماموریت امروز نیروی انقلابی، حضور پر شور هوشمندانه  با سه رویکرد مزبور است. حضوری به گستردگی از خویش و خویشاوند تا خویش جامعه!  ماموریت نیروی انقلابی، به تاسی از خانم فاطمه، روشنگری خانه به خانه است. وقتی می گوییم هر خانه یک ستاد انتخاباتی است، دقیقا به این معناست.! سکوت و بی تفاوتی امروز، عین خیانت است و گناه نابخشودنی! ماموریت عمارها، آغاز شده، بصیرت فاطمی و سلمان فارسی لازم است. هرکس به توان خود، به زبان خود، با عمل خود. یکی را با استدلال، یکی را با گوش سپردن به حرف! یکی را با رفتار و... *كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع‏*.
 امام صادق عليه السّلام  فرمود: مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. 
... *دارند فضای جامعه را به سمت تهدید می برند، هوشیار باشیم! از شاخصه های نیروی انقلابی، تبدیل تهدید به فرصت است.*
 *برای حفظ نظام و اسلام ، روزی، خون لازم بود و امروز حضور پر شور مردم با رای بالا.!* 

یا علی!

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:5  توسط سروش  | 

                                                   باسمه تعالی

                                                                            دکتر رضا زمانی 

انتخابات ۱۴۰۰

دیدگاه معرفتی دو جریان عمده سیاسی
(جریان شناسی سیاسی ۲)


یک کنش گر سیاسی، برای فعالیت سیاسی، باید از سه سرمایه برخور ار باشد. :
الف :سرمایه فکری و عقیدتی و ایدئولوژیک. یعنی چهارچوب فکری مشخصی داشته باشد.
ب:سرمایه حاکمیتی :یعنی قانون اساسی کشور را قبول داشته باشدو نهادهای نظارتی حکومت او را بپذیرند. به عبارت ساده تر نفوذ حاکمیتی داشته باشد و مورد تایید ارکان حکومت باشد.
ج:سرمایه اجتماعی :یعنی از اقبال عمومی برخوردار باشد.و از جانب عده ای از مردم حمایت شود.

امروزه، در فضای سیاسی کشور، پنج طیف سیاسی را می توان شناسایی و معرفی کرد.:
1.جریان بهاریون با نماد احمدی نژاد. اغلب تراوشات فکری این طیف از مثلث مشایی، احمدی نژاد و بقایی است.
الف :سرمایه فکری وعقیدتی : مبهم است! نوعی اسلام التقاطی را در این طیف شاهدیم.! اسلام گرایی که با لیبرالیسم، سوسیالیسم و ایرانیسم ،مخلوط می شود.(چهارچوب نظری :مبهم)
در مسائل مربوط به عدالت، گرایش به چپ ها،
در نگاه اقتصادی به لیبرال ها،
طیف بهاری، از *مکتب ایرانی* می گوید این جریان به جای بیداری اسلامی از *بیداری انسانی *می گوید.
ب :سرمایه حاکمیتی : سوالات اساسی درباره ارکان حاکمیتی دارد. به قانون اساسی و شورای نگهبان نقد جدی دارد! به عبارتی سرمایه حاکمیتی ندارد. از این نظر هم مبهم است.!
ج:سرمایه اجتماعی : این طیف دارای اقبال عمومی در بخش هایی از بدنه مردم است که با سفر احمدی نژاد به شهرستانها ایجاد شده است.
2.جریان اعتدالیون : با نماد هاشمی رفسنجانی و امروزه، حسن روحانی.
الف :سرمایه فکری و عقیدتی: تئوریسین های این طیف، نگاه نولیبرالی دارند. آقایان جواد طباطبایی، محمود سریع القلم تا صادق زیباکلام، از نظریه پردازان این طیف محسوب می شوند. ساختار فکری آنها، آلودگی دارد! .
ب: سرمایه حاکمیتی : سرمایه حاکمیتی این طیف مخدوش است و با حاکمیت اصطکاک دارند. و بانهاد های حاکمیتی درگیرند! .
ج :سرمایه اجتماعی : پایگاه اجتماعی ندارند.! و در این زمینه، محبوبیت پایینی دارند.
3.جریان اصلاح طلبان : با نماد خاتمی.
الف :سرمایه فکری و عقیدتی :سوسیال دموکرات. بازگشت به جامعه قبل انقلاب. به رسمیت شناختن اسرائیل، رابطه با آمریکا، مشکل با ولایت فقیه، مشکل با قانون اساسی.. و.... یعنی مشکل اساسی با سرمایه ایدئولوژیک نظام دارند. و با ساختار در تضادند.
ب:سرمایه حاکمیتی:
اصطکاک شدید با حاکمیت. ارتباط با حاکمیت ندارند.
ج :سرمایه اجتماعی: تنها دلیل بقاء این جریان، وجود طرفدارانی در بدنه اجتماع است.
4.جریان اصول گرایان : (راست سنتی) نماد اینها، جامعه روحانیت، جامعه مهندسین و..
الف :سرمایه فکری و عقیدتی:
ضعیف و مبهم.! نامشخص! . این جماعت وارد کشمکش های چپ و راست نمی شوند. و بقیه را تندرو می دانند.! به طور کلی چهارچوب های فکری خود را روشن نمی کنند و مبانی نظری قابل توجهی ندارند.!
ب :سرمایه حاکمیتی : دلیل بقا این طیف، سرمایه حاکمیتی آنهاست. و البته متزلزل است.
ج :سرمایه اجتماعی :
پایگاه اجتماعی قابل توجهی ندارند! .
5. جریان انقلابیون، با نماد شهداو مدافع حرم با سردمداری حاج قاسم سلیمانی.
الف :سرمایه فکری و عقیدتی :
بسیار قوی و با عقبه طولانی . "شهادت" ، مولفه این طیف است. (مبانی نظری قوی)
ب:سرمایه حاکمیتی : بیشترین همراهی و دفاع از ارکان نظام و حاکمیت دارند. مدافع قانون اساسی هستند، مبارزه با ظلم و ستم و.. پس سرمایه حاکمیتی بالایی دارند.
ج:سرمایه اجتماعی :
سرمایه اجتماعی مشخص و روشنی دارند و اقبال بالایی در بدنه اجتماع دارند.
... بنابراین، تنها طیف و جریانی که هر سه سرمایه را دارد، جریان انقلابی است.
عرصه حکومت داری، باید داری نقاط مختصات مشخصی باشد. یکی از معضلات جامعه سیاسی ما، نبود احزاب واقعی با کارکرد حزب است.! از کارکرد احزاب واقعی، تعیین چهارچوب های مشخص فکری و عقیدتی و تربیت کارگزار سیاسی است. (البته احزاب، نیازمند آسیب شناسی هستند و لازم است با استفاده از قواعد اسلامی و الگوهای اسلامی و بر مبنای قانون اساسی،احزاب اسلامی شکل بگیرند. )
ابهامات رفتار و افکار سیاسی نامزدها در قالب جریانات، در انتخابات مجلس و شورای شهر عمیق تر و وسیع تر است.!! عدم تعیین چهار چوب های یک جریان سیاسی، مردم را دچار اشتباه محاسباتی در انتخاب اصلح می کند.

+ نوشته شده در  یکشنبه نهم خرداد ۱۴۰۰ساعت 23:54  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی
                                                                           دکتر رضا زمانی
انتخابات ۱۴۰۰

دیدگاه معرفتی دو جریان عمده سیاسی

(جریان شناسی سیاسی ۱)

امروز و بعد از گذشت بیش از 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی، دو جریان عمده سیاسی در کشور، در حال شکل گیری و یارگیری هستند. شفاف سازی این دو جریان عمده، در زمانی که رویارویی حق و باطل، به مراحل حساسی رسیده، حیاتی و امری بصیرتی است. به اختصار کلیت دو دیدگاه و جریان اساسی را تبیین می کنیم :
الف:ویژگی های جریان انقلابی:
1.خاستگاه فکری و اولیه این جریان، غدیر و عاشوراء است. و برگرفته از شیعه ناب محمدی (ص) است.
2.قرائت این جریان از دین، نگاه حداکثری است. اسلام یک دین جامع نگر است و در تمام شئون زیست یک مسلمان، حضور دارد.
3. اعتقاد به علوم انسانی اسلامی. این جریان معتقد است، باید با کمک علوم وحیانی و عقلانی و تجربی، علوم انسانی مخصوص اسلام را تولید کند. باور به استخراج قواعد حکمرانی و ساختار سازی نهادهای حکومتی از متون اصلی شیعه و سیره اهل بیت علیهم السلام.
4.قائل به احیاء و تاسیس علوم توحیدی در برابر علومی که بر مبنای ثنویت و تثلیث بنیان گذاشته شده اند.
5. اعتقاد به انقلاب اسلامی. این جریان انقلاب اسلامی را چون گلی در گلدان جمهوری اسلامی تعبیر می کند. که باید مفاهیم و ارزش‌های ناب و جاودانه آن را شکوفا نموده و بارور کند. بر این مبنای فکری، انقلاب هنوز کاملا اتفاق نیافتاده و باید قدم به قدم تمام ابعاد اجتماعی دچار انقلاب شوند و اثرات انقلاب را شاهد باشیم.
6.شعار عملی و اعتقادی آنها در حوزه های مختلف اجتماعی، "ما می توانیم" است. این شعار توسط امام خمینی(ره) مطرح شد و نیروهای نظامی در سایه این شعار، توانستند به پیشرفت های قابل توجهی برسند تا امروز که ایران، توانایی ساخت پیشرفته ترین موشک های بالستیک نقطه زن را دارد و یا در زمینه پهبادی و.... در زمینه های علم نانو، انرژی اتمی و... صنایعِ های تک و.... این پیشرفت ها، همگی با الهام از شعار 'ما می توانیم" بوده است.
7.توجه به داخل برای حل مشکلات. این جریان، راه حل خنثی سازی تحریم ها و مقابله با بسیاری از موانع پیشرفت را در داخل و اتکا به نیرو و ابزار و امکانات داخل می داند.
8.توجه به صادرات. کشور می تواند با توجه به ظرفیت هایی که انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت در خارج از کشور تولید می کند، کالاها و ارزش‌های خود را صادر کند. (فعال سازی معاونت اقتصادی سفارتخانه ها و...)
9.*دکترین مقاومت، دکترین قدسی* و رفتار کنش گرانه نسبت به نظام سلطه و دشمنان منطقه ای خود. این دکترین، جبهه مقاومت را شکل داده که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و مرزهای جدید عقیدتی را بنیان گذارده است. پیروزی های این جبهه در تمام عرصه ها، آنها را قوی تر نموده و معادلات نظام سلطه را در منطقه برهم زده است. این جریان، به خط قرمز های نظام حساسیت داشته و از آنها، پاسداری می کند.همانطوری که در 8سال دفاع مقدس خطوط مرزی کشور حفظ گردید.
10.معتقد به مدیریت جهادی.
11.،اعتقاد به نظام مردم سالاری دینی بر مبنای نظام ولایی. (حاکمیت ولایت فقیه) در این نظام مردم با حق رای خود و با هدایت ولی فقیه زمان، در سرنوشت حقیقی خود شریکند.
12.اصل استقلال. این جریان، معتقد به استقلال فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. در راستای استقلال، می توان مقاومت کرد و از اصول خود دست نکشید.
13.معتقد به اقتصاد مقاومتی. مکتب اقتصادی که به دنبال استفاده از نسخه های بومی اقتصادی بر گرفته از قواعد اقتصاد اسلامی است و به دنبال بانکداری بدون ربا و استفاده از توان داخلی در استقلال اقتصادی است.
14.معتقد به فرهنگ سازی اسلامی با ورود به مرحله جامعه سازی اسلامی. صیانت از فرهنگ ایرانی _اسلامی.
15.معتقد به وجود دشمن و مباحث دشمن شناسی با الهام از قرآن و احادیث و روایات و با ارائه راهکار "بصیرت زایی" در پی خنثی سازی دشمنی است.
16.شهادت طلبی، ایثارگری، مواسات و کمک مومنانه از ویژگی های بارز رفتاری این جریان است. شهیدحاج قاسم سلیمانی از جمله نمادهای بارز این جریان است.قهرمان های این جریان، شهداء 8 سال دفاع مقدس و شهداء مدافع حرم و شهداء حوزه امنیت و سلامت هستند. شخصیت های حقیقی.


ب : ویژگی های جریان لیبرالی که در قالب طیف های وسیعی از اصلاح طلبی ظاهر می شود.
1. خاستگاه فکری و اولیه این جریان، زاده اندیشه فیلسوفان غربی است، جان لاک، روسو، جان دیویی، دکارت،کانت، دیوید هیوم و آدام اسمیت و فرید من و...... اینها متاثر از فلسفه سیاسی غرب هستند و متاثر از لیبرالیسم، اومانیسم. پلورالیسم و..
2. .نگاه سکولاریستی به دین. قرائت این جریان از اسلام، "اسلام حداقلی" است. و برای احکام اسلامی، جامعیت و وسعت در اداره جامعه و حکومت، قائل نیستند.!
3.عدم اعتقاد به علوم انسانی اسلامی. اصولا، قائل به اقتصاد اسلامی، سیاست اسلامی، روانشناسی اسلامی، مدیریت اسلامی و... نبوده و نیستند.!
4. قائل به احیاء و تاسیس علوم توحیدی نیستند و اعتقادی به وجود ثنویت و تثلیث در علوم ارائه شده از طرف غرب ندارند.!
5. اعتقاد به نظریه جمهوری اسلامی، نه انقلاب اسلامی! (عدم اعتقاد به انقلاب!) وقوع انقلاب اسلامی، یعنی اعتراض به فضای موجود دنیا و اعتراض به نوع روابط شکل گرفته بر مبنای زور و سلطه بود! این جریان، اعتقادی به این مفهوم ندارد و انقلاب را به سطح سرنگونی نظام شاهی و تشکیل نظام جمهوری تقلیل می دهند و به هضم در اقتصاد و فضای بین الملل کنونی می اندیشند.!
6.شعار عملی و ناگفته آنان "ما نمی توانیم است"  بر این مبنا، برای ایران سهمی بالاتر از خام فروشی و صادرات صنایع دستی قائل نبوده و نیستند.!
7.توجه به" خارج " برای حل مشکلات. این جریان، دیپلماسی را ظرفیت سازی برای حل شدن در نظام بین الملل می دانند.
8.توجه به" واردات " و رفع نیازهای کشور از طریق واردات کالا و سرمایه.
9.نوع نگاه تمدنی این جریان، احیای تمدن ایرانی است با عناصر باستانی و اسطوره ای. که در قالب نظریه ایرانشهری جواد طباطبایی دنبال می شود. در این نظریه، صراحتا از مرگ اسلام و اسلام سیاسی سخن رانده می شود و توصیه ایدئولوژیک ایشان، جایگزینی" شریعت نویسی" با "سیاست نامه نویسی" است. (زمانی از مرگ اسلام گفته می شود که مکتب لیبرالیسم در حال احتضار است.! و الگوهای اسلامی میدان داری می کنند.!! )
9.دکترین سازش و عدم اعتقاد به وجود خط قرمز های منافع ملی !
10. معتقد به "مدیریت تکنو کراتی"*
11.اعتقاد به نظام دموکراسی مدل غربی در قالب الیگارشی. این جماعت، مردم را معیار حق می دانند. آن دسته از مردم را که با سیاست هایشان همراه باشند باهوش و پیشرفته و مابقی را مبتدی و عقب مانده خطاب می کنند.
12."اصل وابستگی" این دسته و جریان، اصل ارتباطات با جهان را بر وابستگی بنا می کنند.
13.معتقد به اقتصاد لیبرالی و نئو لیبرالی. استفاده از نظریات اقتصاد سرمایه داری و بانکداری ربا.!
14.دیدگاه اباحه گری در عرصه فرهنگی. فرو کاستن مباحث فرهنگی به ساحت فردی و رهایی و لجام گسیختگی فرهنگی.
15.اصولا، اعتقادی به دشمن و دشمنی ندارند و دشمن را به سطح رقابت های منطقه ای و جهانی، فرو می کاهند.!
16.اصولا اعتقادی به شهادت طلبی ندارند! و شهیدی هم در این راه نداده اند! به وقت کمک، سلبریتی ها را علم می کنند و قدرت بالایی در استفاده فضای اجتماعی برای جلب توجه دارند! .سلبریتی های هنری و سیاسی، نماد و اسطوره های این جریان هستند.
... اینها اصول کلی و اساسی دو جریان واقعی و عینی جامعه امروزی ماست.طیف های مختلف سیاسی کشور، همگی با نزدیکی یا دوری از این دو جریان، دسته بندی می شوند. با نگاه معرفتی و کلان به این دو دیدگاه، می توان درباره انتخابات و حضور در پای صندوق های رای و انتخاب نامزد اصلح، تصمیم درست گرفت.

+ نوشته شده در  یکشنبه نهم خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:13  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی

                                                                        دکتر رضا زمانی
 تحلیل سیاسی یک خبر   (شماره ۷)

 اقدام شورای شورای نگهبان چالش زا یا چالش زدا !؟
 
با اعلام اسامی نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری، چند نکته لازم الذکر است!

1. شورای نگهبان، مطابق قانون، شروط هشت گانه رئیس جمهوری را بررسی می کند: 
1.رجل مذهبی یا سیاسی. 
2.ایرانی الاصل.
3.تابع ایران.
4.شرط مدیریت. 
5.مدبر.
6.حسن سابقه و امانت.
7.مومن و متعهد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی. 
8.تقوا.

2. منتقدین شورای نگهبان معتقدند که این شورا باید مصلحت کشور را در نظر گیرد! لحاظ مصلحت، شاید به نفع نظام (کوتاه مدت) و یا به نفع یک جریان خاص باشد ولی، شورای نگهبان حق مصلحت اندیشی ندارد و باید مُرّ قانون را اجرا کند.

3. اقدام شورای نگهبان، چالش جدی حاکمیتی را نمایان ساخت! اگر این مساله، بدرستی توسط مسوولین و دلسوزان مدیریت نشود و مردم حضور هوشمندانه نداشته باشند ، می تواند مشروعیت نظام را نشانه رود و سبب ایجاد هجمه ها و هزینه های جبران ناپذیری برای نظام و انقلاب شود.!

4. خط مشی جریانات اصلاح طلبی در این باره چگونه خواهد بود.؟! 
 الف:واکنش اولیه و خط خبری و تبلیغاتی کلی (استراتژی اولیه )
محدود کردن فضای آزاد انتخابات، کلید واژه عمده و پوششی این جریان است با شاخ و برگ های اصلی و فرعی مثل:
 مخالفت نظام ولایی با انتخابات و دموکراسی!، 
مشارکت پایین مردم در انتخابات،
 فضای سرد انتخاباتی، انتخابات فرمایشی، 
قبضه قدرت در دست اصول گرایان و فساد احتمالی!
 و....
با هدف مظلوم نمایی، تحریک گسل های خاموش رای و وارد کردن فشار از پایین به حاکمیت و... 

 ب : به موازات دنبال کردن خط خبری فوق، چه بسا بعد از القاء ادبیات مد نظر خود و گرفتن پالس های مثبت، از نامزد خاصی (مهرعلیزاده، همتی ) پشتیبانی کنند تا با هدف کشاندن انتخابات به مرحله دوم، با تمام توان صف آرایی کنند. (استراتژی ثانویه )

5.با پیروزی احتمالی جریان اصلاحات و یا پیروزی جریان انقلابی با ثبت مشارکت پایین مردمی چه اتفاقی می افتد؟
با اثبات یکی از  دو احتمال فوق :👇
الف: تضعیف جریان انقلابی.
ب: تضعیف ارکان اسلامی نظام، مثل شورای نگهبان. 
ج : تضعیف قوه قضائیه و سست شدن اراده قوه در برخورد با ظلم و فساد و آقازادگی و... ( در صورت پیروزی احتمالی نامزد اصلاح طلب ها)
د: تضعیف مشروعیت نظام.!
ه: تشکیک در کارآمدی نظام ولایی!
و: شروع موج جدید و گسترده ای از هجمه های هزینه زا برای نظام در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی.!
ز: تضعیف گفتمان انقلابی در داخل و دکترین مقاومت و جبهه مقاومت در منطقه.!
ح : تضعیف گفتمان انقلابی و حرکت شتابنده جریان اصلاحات برای تغییر راهبردهای نظام 

... این شرائط، لبه چالش زای اقدام شورای نگهبان است.!! از طرفی شورای نگهبان توصیه بردار نیست و از طرفی اصلاح طلبان، سرمایه های موجود خود را خارج از بازی می بینند!... دوگانه مصلحت - حقیقت، این بار در ذهن نیروی انقلابی و دلسوز نظام و انقلاب شکل می گیرد و چه بسا آنها را سرد و بی روح کند.!! حالتی که جریان اصلاح طلب از ایجاد آن خشنود است.!
*اما واقعیت چیست؟*

 در پس هیاهوهای وا اسلاماه!، وامردماه!، وا مظلوماه! و یا آزادی! جریان اصلاح طلبی، *واقعیت این است که جریانات مختلف اصلاح طلبی لیبرالی، مدت هاست که با سرمایه ایدئولوژیک نظام و انقلاب و حاکمیت در تعارضند.!
آنها در برهه های مختلف، برای نظام و حاکمیت، هزینه سازی و اصطکاک داشته اند. و امروز با اقدام شورای نگهبانی که همیشه متهم و در  تیررس هجمه ها بوده، این تعارض و اصطکاک، به اوج خود می رسد.!..
 برنامه های داوطلبین، فضاهای اجتماعی، برنامه های صدا و سیما و بخصوص نقش مردم، بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است! در این بین، نقش و حرکت نیروهای بسیجی که نمایندگان کف جامعه اند و ارتباط گسترده ای با مردم کوچه و بازار دارند، کلیدی است!.

... حفظ و ثبات و امنیت نظام مقدس اسلامی، به قیمت گزاف خون هزاران هزار شهید دفاع مقدس و مدافعین حرم و امنیت و سلامت بدست آمده! روزی، خون لازم بوده تا این نظام ولایی محفوظ بماند و "امروز رای لازم است" .! بدون شک، اگر حضور حداکثری مردم با رویکرد انتخاب جریان انقلابی در پای صندوق های رای ثبت شود، حماسه ای به پا می شود! آنگاه می توانیم بگوییم اقدام شورای نگهبان چالش زدا بوده و برگ زرینی در سرنوشت انقلاب و مردم رقم خواهد خورد.

+ نوشته شده در  پنجشنبه ششم خرداد ۱۴۰۰ساعت 12:3  توسط سروش  | 

                                              باسمه تعالی

                                                                 دکتر رضا زمانی

*دوم خرداد، سوم خرداد*

سوم خرداد 1361  ، دوم خرداد 1376.
.... اول سوم خرداد بود! به حکم "السابقون السابقون اولئک المقربون"(واقعه/10)  بعد از 578 روز محاصره، رزمندگان اسلام با عملیات بیت المقدس، خرمشهر را آزاد کردند. شهید بزرگوار احمد کاظمی اولین کسی بود که گفت: *خرمشهر را خدا آزاد کرد*
... سوم خرداد، نماد خیز است و گفتمان ساز! نمادش شهداء هستند! ابر مردهای واقعی! قهرمانان حقیقی نه اسطوره های مجازی و کاغذی! نسخه های مترقی قله های  انسانیت!، گونه های انسانی آسمانی صفت!، آنانی که وقتی زمین را فتح می کردند، زمان را در می نوردیدند!.... سوم خرداد نماد پرورش انسان های تراز انقلاب اسلامی برای ظهورند! .از دل سوم خرداد، گفتمان انقلاب شکل کاملتری گرفت. گفتمانی با دال مرکزی ایمان و باور به خدا و ایمان و باور به خود!...  گفتمانی با مفصل بندی های عزت و شوکت، شکوه و غیرت، فروغ و همت، غرور و عظمت و...!
... گفتمانی که مرد های  میدان ساخت. پیروزی آفرید! قدرت آفرید! و ارزش آفرید!... گفتمانی که هویت سیاسی تولید کرد.... معنویت گرایی و روحیه ملی، بسیج و انسجام سیاسی، فرهنگ شهادت طلبی، تسلیم ناپذیری، همبستگی و وفاق ملی و الگو پذیری را ارمغان آورد.
... سوم خرداد، دکترین مقاومت را در سطح ملی و منطقه ای و جهانی بنیانگذاری کرد و در عرصه سیاست خارجی، *دیپلماسی قدسی* را ایجاد نمود. *سوم خرداد، خرمشهر را آزاد کرد و راهی شد برای آزادسازی خرمشهر های دیگر*... سوم خرداد اصالت دارد!.
.... اما دوم خرداد! بعد از هشت سال حکومت مرحوم هاشمی رفسنجانی، مردمی که در تنگنای تورم اقتصادی و محرومیت های فضای باز سیاسی گرفتار آمده بودند، با حضوری پرشور، رای به شعارهایی دادند که قرار بود مایه گشایش و ادامه راه سوم خرداد باشد! از دل دوم خرداد جریان اصلاح طلب ساخته و پرداخته شد! آنها تلاش کردند تا این روز را نماد سازی کنند! "روز پیروزی مردم" "جشن مردمی"...
شعارهای زیبا!، حرفهای زیبا! شور و حال جدید!... اما به تدریج چند اتفاق مهم در حال وقوع بود!... به تدریج، حرف ها آب رفت، درست مثل پارچه های بد جنس و نا مرغوب!!.. به تدریج مردم فراموش شدند و در جشن های به اسم مردم، حضور مردم کمرنگ شد! مردمی که قرار بود همیشه در صحنه باشند، شدند مردم آماده برای صحنه!!...به تدریج، شعارها جان باختند!... به تدریج، اصلاح طلبها گسترده تر شدند، اما ناخالصی هایشان هم گسترده تر شد.!... به تدریج، جریان اصلاح طلبی، هفت بیجار شد!... طیف های برانداز و ضد انقلاب نظام و انقلاب  در قالب اصلاح طلبی جا خوش کردند! .... به تدریج، مرزبندی های اصلاح طلبها، غیر شفاف تر شد!... به تدریج به جای تولید محتوای ملی _اسلامی، روزنامه ها و مجلاتی که قارچ گونه رشد کرده بودند، پر شدند از ترجمه های ناشیانه! و کپی برداری های ناقص از حرف های قدیمی و زهوار در رفته فیلسوفان غربی!... به تدریج معلوم شد که اصلاح طلبان برای اصلاح چه چیزی آمده اند؟!... به تدریج معلوم شد نوع نگاهشان به اسلام، چقدر متفاوت از نوع نگاه معمار انقلاب و حرکت سوم خرداد بود.!...به تدریج معلوم شد که دوم خرداد اصالت ندارد!!...
به تدریج، دوم خرداد عرصه ترک تازی های جریانات روشنفکری مریض و  خودباخته و غرب زده شد. برای مردم نسخه هایی پیچیدند که سبب سوء هاضمه حرکت انقلابی شد.!!.. به تدریج گفتمانی را باز تولید کردند که در مقابل انقلاب بود!!... اما قرار این نبود! تا جایی که دقیقا مقابل سوم خرداد صف آرایی کردند.!
خواستند دوم خرداد نماد سازی شود ولی نشد!!خواستند سوم خرداد، نماد سازی نشود، ولی شد.! چون از جنس اصالت بود!  چون از جنس حرکت مردم بود! . چون از جنس صداقت بود! همانقدر که دوم خرداد نبود!
به تدریج، جریان دوم خرداد، در مسیر انحراف، گام برداشت و سعی کرد گفتمان تقلبی اش را غالب کند!... جنس تقلبی چند صباحی جولان می دهد! اما مشتری واقعی، سرانجام می فهمد! و حکایت این روزهای جریانات اصلاح طلبی است که هم خود درهمند و هم جنسشان!!...
 و حال برای انتخابات 1400 هم بازار مکاره راه انداخته اند! خوب می دانند که سکوی انتخابات، می تواند، گفتمان بی ریشه و ناقصشان را چند صباحی دیگر در پله اول نگاه دارد،
 اما مردم امروز، هوشیارترند و تکرار غلط را تکرار نخواهند کرد. امروز سوم خرداد، در قالب جریان انقلابی، آستین بالا زده و با همان خلوصی که خرمشهر را آزاد کرد و خلق دکترین مقاومت کرد، در پی خلق دکترین مقاومت اقتصادی و دکترین استقلال است. جریانی که عقبه قوی عقیدتی و سرمایه اجتماعی عظیمی دارد.
 دوم خرداد، حرکت ابتر و عقیمی شد که دستخوش استحاله بدخواهان و کج اندیشان گردید  و جوانمرگ شد.!..
*اما سوم خرداد تا ابد زنده است و در دل خود اندیشه های ناب اسلامی را می پروراند.سوم خرداد، نسخه های ناب مطابق فطرت بشری را خواهد پیچید. سوم خرداد، شکوه تمدن نوین اسلامی را  مجسم خواهد کرد.....*
 
*سوم خرداد، دوم خرداد.! تفاوت یک روز است!*
 *یک نیمروز آن  #غدیر   و*
*#یک نیمروز آن، #عاشوراء*
*به پا کرد.!!!*

+ نوشته شده در  دوشنبه سوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 20:21  توسط سروش  | 

                                                 باسمه تعالی

                                                                      دکتر رضا زمانی

انتخابات 1400

تحلیل سیاسی یک خبر(شماره ۶)

چند جمله با دکتر لاریجانی ( از جنس علی شون):

آقای زیبا کلام گفت چرا و با چه فکری آقای لاریجانی به صحنه انتخابات آمده؟! من می خواهم به ایشان و دیگران و خود شما بگویم چرا آمدید!!
آقای لاریجانی! شما آمدید تا

 1. سیل حرف ها و به قول خودتان تخریب ها و شایعات را علیه خودتان در این فضا جواب دهید! ماشا الله شما هنرمند و باهوش و باتجربه هستید و طبق فرموده جنابتان، امروزه نماینده عقلانیت رجال  هستید! خب فلسفه ای هم که خوانده‌اید باید جایی به کار آید!! خیلی هم استادانه در صحبت های اخیرتان در کلاوب هاوس از این حرفه و علم استفاده کردید!

2. با این حساب، شما چیزی برای از دست دادن ندارید،! پس چه بسا صاحبقران هم بشوید! خدا رو چه دیدید، شاید چرخ گردون وفق مراد حضرتتان چرخید و گردید و شما هم بر مسند قدرت ریاست جمهوری تکیه زدید. مگر آقای خاتمی یا همین آقای روحانی وقتی آمدند خبر داشتند که قرار است همای سعادت، هشت سال بر شانه هایشان، لانه کند؟! نه والله! این اعتراف خودشان و اطرافیانشان بود!

3. اصولا قدرت و حشمت و جاه، شیرین و دل انگیز است!، من که شهد این عسل مصفی را تجربه نکرده‌ام! ولی می گویند اعتیاد آور است! هرچه بیشتر بر مسند قدرت می مانی، دل کندش سخت تر می شود! لذا دوز بالاتری را می طلبد.! حرفم را که می گیرید! صحبت از اعتیاد به قدرت و مافیای قدرت و دلبستگی به آن است. که به تدریج، دوز نشئه گی آن بالا و بالاتر می رود. خب! جنابتان هم از این قاعده مستثنی نیستید. بعد از مدتها، در صدر اخبار بودن را نمی توان با عالم خاموشی و بی خبری عوض کرد! به این خاطر، یک دفعه عارضه ی احساس تکلیف بر شما مستولی می شود.! آقای دکتر! من حس نکرده ام  ولی به خدا درک می کنم!.

4. همان بدو ورود، از پادگان و دادگاه و چکش و کلید و.... صحبت کردید! بعد که واکنش ها را دیدید.، خیلی جالب و استادانه دست به توجیه زدید.! خوشم اومد! خدایی خیلی  فیلسوفید!! راستی!  به نظر شما، نمیشه یک دادگاهی و پادگانی رئیس جمهور خوبی بشه؟! آخه شما که الحمدلله تو دوتاش تجربه دارید و کتمان هم نمی کنید! اما چرا الان اصرار دارید مرزبندی کنید؟!
 آقای دکتر! برای چه و به چه قیمتی؟! من و شما می فهمیم چرا؟!... نکنید این کارها را! به مردم آدرس غلط ندید!! چرا اصرار دارید نسبت پادگان و دادگاه را با ریاست جمهوری، نسبت *تباین* نشان دهید؟! بلکه این نسبت، کاملا *من وجه* است!. این گزاره منطقی را هم، من و شما خوب می فهمیم.!!

5. آقای دکتر! شما برای توجیه کارهای خودتون، عملکرد، تمام همکارها و رئیس جمهورها را زیر سوال بردید! گفتید قطعنامه های دوران جلیلی سخت تر بود! چرا واقعیت را نمی گید که هم دوران روحانی، هم دوران جنابعالی و هم دوران سعید جلیلی و هم امروز در دوران آقای شمخانی قطعنامه، علیه ایران صادر شده!! آقای دکتر! با این کارتون قصد دارید جلیلی را تخریب کنید اما واقعیت چیز دیگری است! ساده انگارانه است که ما فکر کنیم بخاطر شعارهای هولوکاست و برخورد جلیلی، قطعنامه ها سخت تر شدند!! اون وقت مجبور میشم به شما شک کنم! اصولا نظام تحریم ها با این شدت و حدت به مرور اتفاق می افتاد! . فکر کنم در این زمینه با یکدیگر هم نظر باشیم.! پس استفاده شما از این ترفند، اخلاقی، علمی و بر مبنای واقعیت نظام بین الملل و رفتار نظام سلطه  نیست . یه مفهوم ریزی هم لابلای صحبت های شما تو این زمینه هست و اون اینه که شما از نسل رجالی هستید که دنبال آروم کردن دشمن هستید! شما باقیمانده نسل و تفکری هستید که مهمترین و برجسته ترین جلوه ذکاوت و دیپلماسیتان را در راستای جواب به بهانه های دشمن بر می شمرید!. جواب به انتقادات وارده از غرب به نظام انقلاب اسلامی.!!
 آقای دکتر! قدری در این گزاره حقیر اندیشه کنید. دوران واکنشی و انفعالی و جواب به بهانه های توهمی غرب گذشته! ناراحت نشید!! من به این خاطر میگم شما عقب، مانده اید!! دوره افکار شما نیست.!

6. آقای دکتر! فرمودید برجام در زمان خود، کار درست و دقیق نظام بود. خیلی خوب! می پذیریم که مجموعه نظام در پی برجام بود، اما آیا این برجام؟ با این کیفیت؟! با این ضعف های حقوقی؟! با متنی که اولا مشخص شد هیچکدام از مسوولین، از وزیر خارجه تا معاون وزیر تا... و جنابعالی آن را نخوانده بودید و در مقام دفاع از آن برآمدید.! برجامی که طبق شواهد مستند، اصل متنش توسط طرف آمریکایی نوشته شده بود؟! آقای دکتر! اینجا هم سفسطه و مغالطه می کنید. شما اصولا از نسل  شفافیت نیستید! چنین فرصت طلایی که نظام در اختیار شما و دوستانتان گذاشت، متاسفانه سوء استفاده کردید!!. جالب تر این که وقتی وارد کارزار انتخاباتی شدید، می دانستید که حتما از بیست دقیقه لعنتی سوال می کنند!! گشتید گشتید! جواب رندانه ای برگزیدید! خوشم اومد دکتر جان! گفتم خیلی فیلسوفید!! خلاصه کسی که فلسفه می خونه، منطق و مغالطه هم می خونه! یادش به خیر دکتر جان! منطق مظفر رو حتما خوندید.!!... در چرخشی ماهرانه، می فرمایید اگر کسی توانایی تصویب بیست دقیقه ای معضل مهم جهان را دارد، حتما شایستگی دارد  و باید بهش رای داد!! براوو! شیک و مجلسی می پیچونید!! راستی شما که معضل جهان را در بیست دقیقه حل کردید، چرا رئیس جمهور ایران، باید رئیس جمهور جهان شوید.!! دنیا از وجود مدیران و مسؤولینی با این پتانسیل بالا، غافلند!

7. از آقای رئیسی برای مناظره دعوت کرده اید! این هم از زیرکی شماست! از طرفی قصد دارید القاء کنید که انقلابی هستید و از طرفی از بارزترین نیروی انقلابی امروز دعوت به مناظره می کنید تا خودتون رو از نظر آرا و مقبولیت ، همسنگ با ایشان بدانید!... یاد ضرب المثلی افتادم! امیدوارم بهتون برنخوره!!.. میگن یکی رو تو ده راه نمی دادن، سراغ کدخدا رو می گرفت!!. .. حالا حکایت شماست دکتر جان! نگران نباشید، وقت مناظره هم فرا می رسد.!

8. به جریان انقلابی و جبهه انقلابی گیر دادید.! خیلی راحت و سر دستی آنها را زیر سوال می برید! آقای دکتر! به قول فرمایش خودتان، شما هم انقلابی بوده اید! الحمدلله! بر منکرش لعنت.! اما چند مساله!
اولا این جریان عقبه دار است و کاملا هم ویژگی ها و شاخصه های آن معین است.
ثانیا، آیا شما، انقلابی باقی ماندید؟! و اصولا جنابعالی چه مقدار از این شاخصه ها را دارید؟! آیا جامعه و مردم شما را نماد جریان انقلابی امروزی می دانند.؟! شما از طرفی این جماعت را تندرو و غیر عقلانی خطاب می کنید و از طرفی خودتان را در صف جریان انقلابی جا می کنید؟!
 نشد!!، نشد دیگه آقای دکتر! شما فلسفه خوندید نذارید پارادوکس های حرفهاتون رو براتون ردیف کنم.!! اما محض اطلاع شما و خوانندگان این سطور عرض کنم، هیچ گاه انقلابی به معنای تندرو نیست!. هیچ گاه انقلابی مقابل عقلانیت نیست.! هیچ گاه انقلابی معادل خشونت و نا آرامی نیست.!
 انقلابی امروز، هوشیار، بیدار. عقلانی و دانایی محور است! انقلابی امروز از همه جریانات مدعی، دلسوزتر و در همه عرصه ها، پر حضورتر و در برابر امر رهبری و مقام  عظمای ولایت، از همه مطیع تر و مخلص تر است. انقلابیون امروز، جوانانی هستند که بیشتر از تمام مدعیان انقلاب، به فکر حفظ و اعتلا و شکوفایی نظام و سربلندی مردمند. انقلابی امروز، افق بلند تمدن نوین اسلامی را می سازد ومی بیند. 
... حرف ها و نظرات شما بازم هست!.. تلویحا نظرات شورای نگهبان را زیر سوال بردید! گریزی به نخبگان زدید و... فقط یک جمله و اونم این که مسبب بسیاری از  اوضاع جاری، شما مسوولین بوده اید.!! سعی کردید خودتان را در مرکز تمام مسائل قرار دهید و توجیه کنید.!... کسی ادعا کرد، جایگاهی که من قرار گرفته ام مرکز زمین است، اگر باور ندارید متر بیارید!! شما رفتید در قالب توجیه عملکردهایتان.!
 چه خوب بود از ایرادات و انتقادات به راحتی رد نمی شدید.!!

... آقای دکتر! جمله آخرم این باشه که، فکر کردید چرا مردم از حضور شما خشمگینند و بی اخلاقی می کنند؟! قسمت عمده این رفتارها، از عملکرد شما و امثال شما ناشی میشه!!. مردم خسته شده اند از حضور شما و امثال شما.! اگر مرام داشتید! اگر شرائط مردم را درک می کردید، نمی آمدید و اجازه می دادید از تجربیاتتان استفاده شود.
جناب دکتر عزیز! قدرت، هم بازنشستگی دارد! وگرنه به بازنشستگی مجبورتون می کنند!! شما و امثال شما، گفتمان ساز نیستید! دوران شما گذشته است!!

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:40  توسط سروش  | 

                                            باسمه تعالی  
                                                                 دکتر رضا زمانی

انتخابات 1400

تحلیل سیاسی یک خبر (شماره ۵)

تاکتیک جدید بازی!
   اصلاح طلب ها در راستای استراتژی انتخاباتی خود، با نزدیک شدن به شروع رسمی تبلیغات و رقابت های انتخاباتی. تاکتیک های جدیدی را شروع کرده اند، از جمله :

 1- القاء دو مرحله ای شدن!
 این خط خبری، نقطه ایده آل  اصلاح طلبان در انتخابات 1400 است! چون به زعم خود، بهتر می توانند آرای خاکستری مردم را از آنِ  خود کنند. 

 2- در این القاء سعی می کنند حضور نیروهای انقلابی را ناچیز و بی اثر کرده و اقبال مردم با جناح خود را تداعی کنند!.

3- در این انگاره سازی، دو طرف رقابت را به لاریجانی _ جهانگیری، یا جهانگیری _رئیسی  و یا با اولویت کمتر، لاریجانی _رئیسی تقلیل می دهند.

4- برای این منظور، باید شاهد حملات جدیدی علیه نیروهای انقلابی، بود و گزاره هایی مثل:

الف."کشور نیازمند عقلانیت است نه تندروی" 
ب."تندروی سبب هزینه برای کشور می شود"
ج 'دوگانه سازی های دادگاه، پادگان با عقلانیت! 

دوگانه تعامل با دنیا در مقابل تقابل با دنیا! و.....خلاصه به چکش و بیل و  اسلحه و.... متوسل می شوند. تا در راستای دوگانه سازی ها، مردم به این یقین برسند که میان خوب و بد یا میان بد و بدتر انتخاب کنند!!  
.... از قضا، جناح اصلاح طلب،  قدرت طلب هم است! آنها همیشه در اواخر دوران قدرت خود، انگاره هایی مثل " ما کاره ای نیستیم! یا "به ما اجازه کار کردن نمی دهند" و"، قوه مجریه قدرتی ندارد " را القاء می کنند و دوباره در عرصه رقابت ها، چهار نعل برای کسب قدرت می تازند.! برخی هم می پرسند چرا! شما که معتقدید قوه مجریه و نماینده مجلس و.... قدرتی ندارند!! پس چرا دوباره آمدید و حتی شعار زیبایی هم سر می دهید که" ما برای انتخابات پر شور و فضای بانشاط آماده ایم؟!! واقعا هدف چیست؟!
 سرّ این حرکت، در واقع به ماهیت و خاستگاه این جناح باز می گردد. به زبان ساده، این جریان و بخصوص طیف های غلیظ آن، این استراتژی را دنبال می کنند که *با در اختیار داشتن مداوم قدرت، اولا ذائقه مردم را در رفتار سیاسی تغییر داده، به سمت گزاره ها و پیش فرض های خود پیش می برند، ثانیا، با وجود قدرت، حیات خود را ضمانت می کنند و ثالثا که  از همه مهمتر است ، معتقدند با در اختیار داشتن دولت، می توانند  راهبردهای اساسی نظام را هدف گرفته و تغییرات اساسی راهبردی ایجاد کنند! با وجود قدرت می توانند فشار از پایین را به حاکمیت وارد کنند و قرائت خود را از دین و انقلاب و حکومت دیکته کنند. طیف های زیادی از غلاظ و شداد جریان اصلاح طلبی در فکر نرمالیزاسیون نظام و جمهوری اسلامی هستند!
به زبان ساده، یعنی نرمال سازی رفتار ایران، آنچنان که نظام سلطه می خواهد و سپس  حل در نظام بین الملل کنونی هدف این جماعت است. برای این منظور، باید در قدرت باقی بمانند.!!

پس معادلات پیچیده، زمان، حیاتی و نقشه، شوم و خبیثانه است. اگر مردم هوشیار نباشند، اگر بصیرت به خرج ندهند، اگر گوش به فرمان رهبری معظم نباشند، کابوس های آشفته شان را تعبیر خواهند کرد. 
... امروز بهترین واکنش و بهترین عمل در برابر این جریانات، *حضور حداکثری نیروهای انقلابی در پای صندوق های رای با رویکرد انتخاب درست و اصلح است.*
حضور حداکثری با آراء بالای نامزد انقلابی، تمامی نقشه ها و معادلات پیچیده بد خواهان و دنیا طلبان و کج اندیشان را نقش بر آب می کند. مردم! هوشیار باشیم.

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:28  توسط سروش  | 

                                               باسمه تعالی

                                                                      دکتر رضا زمانی

انتخابات 1400

تحلیل یک خبر (شماره ۴)

ضرورت گفتمان سازی جریان انقلابی برای انتخابات 1400

در جوامع مردم سالار که انتخابات موضوعیت دارد، گفتمان سازی ، نقش حیاتی در موفقیت یک جناح سیاسی دارد.
در یک تعریف ساده، گفتمان یعنی تجلی زبان در گفتار و نوشتار که حرکت در عمل را موجب می شود گفتمان شکلی کلی تر از گفتگو است که شرائط زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در آن نهفته است. پس گفتگو شرط مقدماتی هر گفتمانی است. غالبا گفتمان های جدید از دل گفتمان های قبلی متولد می شوند. 
با یک نگاه اجمالی به انتخابات گذشته می توان تاثیر گفتمان را به وضوح دید.

1- "گفتمان سازندگی": شرائط بعد از جنگ و خرابی سرزمینی، این گفتمان را غالب کرد و هاشمی از آن استفاده کرد. تکنوکرات ها قدرت گرفتند و حزب کارگزاران شکل گرفت و... 
2- گفتمان توسعه سیاسی و جامعه مدنی: این گفتمان، از فضای بسته جامعه ای که دولت سازندگی ساخته بود سر بر آورد. شکل گیری جبهه مشارکت و طیف های  مختلف اصلاح طلبی از دامن این گفتمان شکل گرفتند و..... 
3- گفتمان مهر ورزی و عدالت: درگیری جامعه با مباحث سیاسی و سیاست زدگی مردم و برجسته تر شدن شکاف طبقاتی بجای مانده از دولت هاشمی. گفتمان عدالت و توجه به قشر مستضعف را برجسته و نهادینه کرد و به تدریج احمدی نژاد، دولت خود را به مهر ورزی تغییر نام داد جبهه پایداری و آبادگران و  اندیشه ایران شهری بهاری  و دولت بهار  ایجاد و تقویت شد و..... 
4- گفتمان گشایش اقتصادی در قالب برجام و مذاکره با آمریکا: اواخر دولت احمدی نژاد، با وجود مشکلات  اقتصادی و مشکل تحریم ها، حامیان روحانی  و اصلاح طلب، حل مشکل را در مذاکره با آمریکا و حل مساله ای هسته ای دانستند و گفتمان برجام و مذاکره با کدخدا را غالب کردند. و  این هشت سال، ایران شهری اعتدالیون شکل گرفت  و مسلک اسلام رحمانی _ لیبرالی تقویت و تبلیغ شد و....

 از دلائل ناکامی جریان انقلابی در سال 96 را می توان نبود گفتمان دانست!

پس تولید یک گفتمان انقلابی، ضرورتی انکارناپذیر  است.
اما محوریت این گفتمان چه باید باشد؟! دولت جوان انقلابی با دو رویکرد ویژه:
1- رویکرد برجامی: با لغو کلیه تحریم ها و راستی آزمایی آن توسط ایران. که عقلانی، واقع گرا و مردم پسند است. این رویکرد در مقابل نگاه اصلاح طلبان که به دنبال لغو برخی تحریم های نمادین هستند. بسیار کارا و اثر بخش است. 
2- رویکرد درون محور: در قالب سیاست های اقتصاد مقاومتی، تمرکز بر فضای مجازی داخلی، تقویت شبکه اینترنت ملی و... با استفاده از ظرفیت ها و نیروی انسانی داخلی و توجه به داخل.
این دو محور، در واقع خرده گفتمان های، کلان گفتمان انقلاب اسلامی هستند که باید در کنار تبیین و تفسیر گفتمان انقلاب اسلامی، بر عاملیت این دو محور تاکید ویژه شود.

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:14  توسط سروش  | 

                                                  باسمه تعالی
                                                                    دکتر رضا زمانی

*چرا احمدی نژاد نه!*
در کوران انتخابات 1400، پدیده ای به اسم محمود احمدی نژاد، دوباره سر زبان‌ها افتاده است!. او برای هدفش هر کاری می کند،! هیاهو می کند.! اتهام می زند، مصاحبه جنجالی می کند! حرف های گذشته خود را منکر می شود و.... قدرت بالایی هم در جلب و جذب مخاطبین خاص دارد!! اما چرا می گوییم احمدی نژاد نه!؟
1_بنیانگذاری *مکتب ایرانی* که بیشتر به ساخت یک فرقه (فرقه بهاری! )شبیه است.!... اما *اندیشه بهاری* که غالبا توسط مثلث رحیم مشایی، احمدی نژاد و حمید بقایی، تشریح و تبیین می شود، چه می گوید؟! در اینجا شماره وار برخی از تعابیر و مفاهیم و اصول اندیشه آنان، بیان می شود :
*الف: پایان دوران ادیان و گرایش به آن!*
*ب: اعتقاد به عدم انحصار حقانیت!* این اندیشه معتقد است، همه سهمی از حقیقت دارند و برای افزایش این سهم، باید هم افزایی و تعامل را افزایش داد.! (تئوری تعامل و هم افزایی) که برگرفته از اندیشه های دکتر سروش تئوریسین اصلاح طلبان لیبرالی است.
*ج: اندیشه بد وجود ندارد! لیبرالیسم، اومانیسم، سکولاریسم و پلورالیزم (تکثر گرایی و اعتقاد به نسبیت حقیقت و اخلاق) هم یک اندیشه خوب هستند.!*
*د: قانون اساسی باید تغییر کند.!*
*ه: عدم التزام قلبی و نظری به ولایت فقیه.*! آنها می گویند اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، فقط به خاطر قانون اساسی است.!*
*و: معتقدند که علماء و فقهاء، مراجع رسمی تفسیر دین نیستند! و نباید باشند!*
*ز: اکثریت، معیار فهم دین هستند! معیار حق، پذیرش اکثریت است.!*
*ح: دین شناختی، منهای متد و قاعده.! *
*ط‌: دیدگاه های خاص و عجیب و غریب درباره امام زمان و مباحث آخر الزمانی!*
*و: اعتقاد به لیبرال دموکراسی
!*
محمود احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با اندیشه پویا، می‌گوید من لیبرال دموکراتم!‌
‌... این جمله پیشتر برچسبی به حزب کارگزاران بود چرا که حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران سازندگی آن را درباره خود و حزبش بکار برده بود. البته مرعشی تاکید می‌کرد ما لیبرال دموکرات مسلمانیم؛ اما با این حال دیگر اعضای کارگزاران همچون عطریانفر تلاش کردند این اظهار نظر را رفو کنند.‌
‌... حالا احمدی‌نژاد درباره خود گفته که لیبرال دموکرات است و حتی برای قرابت یافتن آن در اذهان، دلیل آورده که حتی یکبار هم علیه بازرگان موضعی نگرفتم!.(حرکت در مسیر خاتمی و روحانی و......)
.... این گزاره ها و مفاهیم و بیانات، اندکی از افاضات اندیشه بهاری است که تنها قرائت خود از دین را صحیح و نجات بخش می دانند، در حالی که ادعا می کنند، مخالف انحصار بوده و علماء و فقهاء را متهم به انحصار در تفسیر دین می کنند!. وقتی احمدی نژاد می گوید خدا و مردم، منظورش از مردم، خود اوست!! آنها، جریان خود را رهایی بخش می دانند و معتقدند، تمام اندیشه ها را در خود جای دارد.! این مکتب دست ساز فرقه مآب! انحرافات واضح معرفتی و نظری دارد!(نبود سرمایه اعتقادی روشن) و در بسیاری موارد، دچار تناقضات معرفتی می شود.! معتقدند امام زمان شخصا، جامعه و دولت را اداره می کنند تا نقش ولایت فقیه را نادیده بگیرند و آن را تضعیف کنند.! و از طرفی نوعی ولایت و محوریت را برای احمدی نژاد قائل هستند و او را از جمله کسانی می دانند که در دوران ظهور، رجعت خواهد کرد!! با *دو گانه سازی آزادی و اجبار و تحمیل در نظام اسلامی،* علماء و فقهاء و مراجع را محکوم و متهم می کنند، ولی از طرفی، مشایی را دین شناس و اسلام شناس و از اولیاء الهی معرفی می کنند.!!
حجت‌الاسلام مهدی طائب روند انحراف احمدی‌نژاد را این‌گونه ذکر کرد: «مشایی، مرتاضی با ظاهر دینی است؛ اخبار غیبی می‌گوید و تحقق هم پیدا می‌کند؛ در این مدت‌ زمانی که مشایی با احمدی‌نژاد بوده است، القائات بسیار وحشتناکی به احمدی‌نژاد داشته است».
.... تبیین و تفسیر ذوقی از مباحث دینی، اظهار نظر غیر کارشناسی در حوزه های دینی، رفتارها و گفتارهای متناقض، تساهل و تسامح و اباحه گری(بی تفاوتی به ارزشها و تعالیم دینی) از جمله ممیزات اندیشه بهاری و ایرانشهری مکتب بهاری است!! نوعی التقاط فکری و اسلام التقاطی.!
.‌
2- رفتارشناسی احمدی نژاد :
به نظر می رسد که رفتارشناسی می تواند یکی از شاخص های احراز صلاحیت برای کاندیداهای ریاست جمهوری واقع شود. وقتی از لحظه ورود یک شخص به محل ثبت نام تا سبک تعاملش با طرفداران و شیوه تعاملش با ماموران قانون و همچنین مدل بیانیه خوانی اش در پلان نهایی، پیرنگ انتخاباتی اش را مطالعه می کنیم؛ به نکات ریز و قابل تاملی در تیپولوژی افراد پی می بریم که شبیه یک مطالعه بالینی جهت احراز صلاحیت یا عدم تایید صلاحیت فرد می تواند باشد.
اما احمدی نژاد در این ثبت نام انتخاباتی اش چه کرد که سوژه رسانه ها شد و چه فاکتورهایی از ابعاد شخصیتی اش را در حافظه رسانه ها به ثبت رسانید؟! حرکت در مسیر موسوی و کروبی در سال 88!)

1) *پوپولیسم(عوام گرایی، اقدامات مردم باور)* :شخصیتی که هشت سال سکان ریاست جمهوری کشور را در کارنامه خود دارد، در واکنش به عده ای از طرفداران خود که در محوطه بیرونی وزارت کشور تجمع کرده بودند، در حرکتی غیرمعمول و علی رغم تذکر اطرافیانش؛ بالای میله ها رفته و به آن ها دست تکان می دهد که بیشتر به یک شوآف(خود نمایی) و تهییج احساسات قبل از انتحار شبیه بود تا رفتاری از جنس مردم و برای مردم! .

2) *لمپنیسم(هوچیگری،غوغاسالاری)* :همین چهره وقتی وارد محوطه ثبت نام می شود، با پشت پا زدن به پروتکل های وزارت کشور و ستاد انتخاباتی؛ به زور و درگیری و قلدری تاسف باری که در فیلم های منتشر شده، مشت و لگدپرانی هم در آن هویداست، بادیگارد و اطرافیانش را هم علی رغم ممانعت مامورین ستاد، وارد اتاق ثبت نامزدها کرده و بدون اعلام تذکری به حامیان خود، مسئولین ستاد را متهم به بداخلاقی می کند.
3) *رادیکالیسم(تندی گرایی)* : اما کاراکتر احمدی نژاد وقتی جالب می شود که در بیانیه دیکته شده اش که از رو هم خوانده می شود، به طرز عجیبی به ساختارهای نظام از بالا به پایین حمله می کند و وضعیت کشور را سیاه خوانده و مردم را مقابل نظام و حکومت دانسته و یک دوقطبی رادیکال که بوی شورش می دهد را طراحی می کند. چنین رفتار و بیانیه تندی، حمله پیش دستانه ای است که دست هر قانون و مقام مسئولی را فارغ از گذشته طرف، می بندد و اصرار بر رد صلاحیت دارد تا بعدا، پیش گویی های اعجازوار خود را سند رفتارهای رادیکالش قرار دهد.
4) *آنارشیسم(خود مختاری و قانون گریزی)* :شخصیت نامتعادل احمدی نژاد از لحظه ورود تا ثبت نام و بیانیه خوانی، چیزی جز آنارشیسم و قانون ستیزی را نمی رساند همان جایی که ادعا می کند اگر من رد صلاحیت شوم، انتخابات را تایید نخواهم کرد و در انتخابات نیز شرکت نمی کنم. گویا که مشروعیت نظام و رای مردم به شخص شخیص ایشان گره خورده که باید گفت: شما هنوز دیپلم معقولیت و مشروعیت را هم نگرفته ای و همان مقبولیت نسبی را هم مدیون ساختاری هستی که الان علیه اش خروج کرده ای! .
5) *دگماتیسم:(پافشاری بر درستی یک عقیده به شکل تعصب آمیز و بدون ارائه دلیل)*: این مدل زیرمیز زدن و نگاه صفر و صدی که می گوید: یا من یا هیچ کس، چیزی جز دیکتاتوری در رفتار و دگماتیسم در اندیشه را به مخاطب القا نمی کند!. وقتی طرف فقط خود را قبول داشته و قانون و نظام و دیگران را چنین بی محابا و بی ملاحظه زیر سوال می برد و به نوعی خود را محور خیر و صلاح و عدالت معرفی می کند، یعنی به لحاظ فکری نیز به یک بنیادگرایی افراطی رسیده که توان تحمل مخالف و حتی قانون علیه خودش را ندارد و ناخودآگاه به یک جزم اندیشی بدون اساس و خطای شناختی در مبانی مبتلاست..
....و این سکانس رفتاری او در طول 8 سال ریاست جمهوریش کم و بیش بود! اما همچون یک بیماری مزمن، امروزه عود کرده و بد خیم شده.!
این مدل پدیدارشناسی که از سکانس های رفتاری یک شخصیت در مهمترین لحظه های مواجهه اش با ساختار و جامعه صورت می گیرد، می تواند در تایید یا رد صلاحیت او موثر بوده و افکار عمومی باید بدانند که چنین تیپ های شخصیتی توان اداره کشور ۸۵ میلیونی را در چارچوب ثبات و امنیت و آرامش ندارند.(اصطکاک با نظام حاکمیتی)
هر چه است، احمدی نژاد 1400 نامزد تراز انقلاب اسلامی و جریان انقلابی نیست.! انحراف امروز او بروز افکار دیروز اوست. "انتخابات" پرده دری می کند.! چهره گشایی می کند! توجه بخشی از نیروی انقلابی به او و جریان او، خطای راهبردی است. جریان انقلابی باید از او فاصله گرفته و خطر انحراف او را به دیگران و اطرافیان خود هشدار دهد!. او به سیم آخر زده! حجم قدرت و اختیار در ظرف وجودی او جا نمی شود. و او با رفتارهایش این واقعیت را فریاد می زند.! فرد و جریانی که *سرمایه عقیدتی و ایدئولوژیک *و *سرمایه حاکمیتی* ندارد یعتی اصطکاک با نظام و حاکمیت!! و این مهمترین عامل ناکارآمدی و عدم موفقیت این فرد و جریان خواهد بود.!!

+ نوشته شده در  پنجشنبه سی ام اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 0:48  توسط سروش  | 

                                               باسمه تعالی

                                                                      دکتر رضا زمانی

اهداف فایل افشا شده ی دکتر ظریف
افشای فایل مصاحبه دکتر ظریف، عمده اهداف انتخاباتی را شامل می شود!
..... اما طراحان و سازندگان این سناریو، چه اهدافی را دنبال می‌کنند.؟!
پروژه مهندسی افکار
راهکارهای اجرایی :
الف :تبیین استراتژی (راهبرد )
راه حل مشکلات فعلی و رهایی از بن بست های معیشتی، با وجود یک شخصیت محوری با گرایشات اصلاح طلبی، ممکن است.!
اما این راهبرد، چگونه اجرایی شده و به منصه ظهور می رسد؟! ‌(تاکتیک ها )

ب: تاکتیک ها (راهورد )
1.خروج از حالت انفعال تخریبی با رویکرد تضعیف نظام، به حالت فعال اثر بخش معطوف به کسب قدرت ، با حضور حداکثری مردم.!
جناح اصلاح طلب، حضور حداکثری مردم را با تحریک گسل رای قشر خاکستری (بی تفاوت ها)، رای قشر سکولارجامعه (کسانی که اعتقادی به نظام دینی ندارند)، رای اولی ها و رای جوانان احساساتی، دنبال می کند.
2.ابزار های تاکتیک فوق :
الف : معرفی شخصیتی چون دکتر ظریف یا آنکه دکتر ظریف پشتیبانی کند!
اما این شخصیت چه ویژگی هایی دارد؟!
1.شخصیت معتدل اجماع ساز و با گرایشات اصلاح طلبی.!
2.حتی الامکان چهره بین المللی. (دکتر ظریف سابقه 40 ساله در دیپلماسی و روابط بین الملل دارد.و زبان دنیا را می فهمد.! و دنیا را می شناسد!! )
3.القاء خانواده دوستی نامزد انتخابی .
4.القاء خدمتگزاری مردم و دوری از هیاهوی قدرت نامزد انتخابی!
5.القاء محبوبیت و محوریت نامزد انتخابی در میان همه جناح ها و مردم .
6.القاء تفکر گفتگو و آشتی با جهان (شخصیت تنش زدا) نه جنگ و ناسازگاری(نفی شخصیت تنش زا) !
7.القاء پختگی و تجربه بالا در صحنه بین المللی.
8.القاء حامی مردم بودن و کنار مردم ایستادن.
2.طراحی دو قطبی های دیپلماسی و میدان، غرب و شرق، صلح و جنگ.
نقد و توضیح :
__دوقطبی دیپلماسی _میدان. در این دو قطبی تلاش می شود چنین القاء گردد،که دلیل اصلی شکست مذاکرات برجامی، وزن پر رنگ نظامی ها است.! القاء کارشکنی نظامی ها در مذاکرات. القاء تقدم نظامی گری بر دیپلماسی در عرصه های منطقه ای و بین المللی،جزء گزاره های مفهومی این سناریو است.
در این دوگانه مهندسی شده، سعی می گردد تا چهره شاخص حاج قاسم و مکتب سلیمانی مخدوش شود.! تقلیل شعاع حرکتی مکتب حاج قاسم به جنگ میدانی و انکار نقش *دیپلماسی میدان* او و *نفی شان دیپلماسی شخصیت و مکتب حاج قاسم*، بارها تکرار و به شکل خزنده ای پمپاژ و القاء می شود!! در ادامه و در تایید گزاره های فوق، القائات دیگری را مفهوم سازی می کند،
_القاء وابستگی نظامیان ایرانی به روس ها.
_القاء بهره برداری روسیه از ایران در جنگ سوریه
_القاء وابستگی حاج قاسم به روسیه!
_القاء تنزل شان و منزلت شهداء حرم به دفاع از منافع روسیه.!!
_القاء دروغ استفاده از پایگاه های ایران در خدمت نظامیان روسی.!
.اما واقعیت چیست؟! دوگانه دیپلماسی _میدان، یک خرده روایت از کلان روایت است. یعنی عملا جنگ روایت ها را شروع کرده اند!! همواره میدان و دیپلماسی با یکدیگر هم پوشانی دارند و اصولا در عرصه دیپلماسی و گفتگو، بدون بازوی میدانی، مذاکره ای شکل نمی گیرد، مگر مذاکره برای مذاکره!! از طرفی شعاع حرکتی حاج قاسم و مکتبش فقط نظامی نبود و نیست بلکه نوعی سبک دیپلماسی میدان است که سعی می کند زمین بازی یا قاعده بازی را به سمت خود تغییر داده و ظرفیت مانور دیپلماسی را برای کسب امتیاز و تامین منافع ملی، فراهم و هموار سازد. واقعیت این است که نوع نگرش مکتب سلیمانی به عرصه میدان و دیپلماسی، شاخص تراز رفتار انقلاب اسلامی است.واقعیت این است که حاج قاسم، شاخص تراز یک دیپلمات انقلابی در سطح جهانی است. این سناریو تلاش می کند مکتب حاج قاسم را مخدوش کند. یک انقلابی مومن بصیر، نباید به سادگی از این گزاره مفهومی بگذرد. این، یک *جنگ راهبردی* است. روایت سازی است! یعنی* جنگ روایت ها* یک بازی خطرناک و کثیف که ورای انتخابات، رنگ شیطانی دارد.!! کوتاهی قلم و قدم مومن انقلابی، خیانت به آرمان های انقلاب اسلامی وتفکر حزب اللهی اصیل هست. آری، فتنه دقیقا اینجاست.!! به تاسی از امام مومنین، باید چشم فتنه را کور کرد.!!!
3. عبور از روحانی : در این مهندسی، باید کسی قربانی شود! چه کسی بهتر از روحانی.!! با این کار هم مقصر مشخص می شود، هم چنین القاء می شود که او اصلاح طلب نبوده و این بار، آمدن چهره ای اصلاح طلب حلال مشکلات است!. اینها همین قدر قدرت طلب و بی مرام هستند.
4.سرقت از ادبیات جریان انقلابی برای *ظرفیت سازی اقتصادی در سیاست خارجی*! جالب آنکه این جریان امروز، در مسند سیاست خارجی نشسته است و متولی امور است.کوتاهی ها و ناکارآمدی مدیریتی جریان اصلاح طلبی از ظرفیت اقتصادی ایجاد شده توسط دیپلماسی میدان حاج قاسم، قصه پر غصه است.!
5.القاء این گزاره مفهومی که "ما اراده کار و تحول داریم اما، کارشکنی می شود!" اصطلاح نمی گذارند کار کنیم!!
مفهومی است که جزء ادبیات گفتاری و تحلیلی اصلاح طلبان است و در این پروژه، این گزاره القاء می شود. از کارشکنی نظامیان (بخوانید سپاه) تا ارکان حاکمیتی نظام. یعنی برای قدرت طلبی خود، کل نظام را هزینه می کنند.!!
6.القاء مظلوم نمایی با حمله به صدا و سیما. اما واقعیت این است که صدا و سیما با سیاست ها و برنامه های آنان نهایت همکاری را داشته و دارد. اینها استاد بازی رسانه ای هستند. کانال های متعدد مجازی را در انحصار خود دارند، حتی به کانال های طنز و جلف هم رحم نکرده اند.!!
7.القاء این مفهوم که "اگر رای ندهیم تندروها بر امور کشور حاکم می شوند" . همچنان که در انتخابات مجلس 99 تجربه شد.!!! همانقدر وقیح و دروغ پرداز و جاعل !!
8.دروغ پراکنی، جعل روایات و تحریف.!
..... فتنه اکبر در حال وقوع است.! صحنه زور آزمایی فکری _بصیرتی است. او با تمام قوا به میدان آمده تا قرائت خود از دین و حاکمیت را عملی کند وتو امروز، به نیابت از حاج قاسم، مرد میدان باش. بصیرت سیاسی جوانان و مردم انقلابی خنثی کننده و رسوا کننده اسلام التقاطی لیبرالی مسلک است.
#بصیرت سیاسی.
#دولت جوان انقلابی.

+ نوشته شده در  چهارشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 10:49  توسط سروش  | 

                                       باسمه تعالی 

                                                          دکتر رضا زمانی

تحلیل سیاسی یک خبر    (شماره۳)

فعالیت های انتخاباتی اصول گرایان

1- نامزدهای جریان اصولگرایی که سعی می کند جریان انقلابی را برای خود مصادره کند، به دو دسته نظامی (سپاهی) و غیر نظامی تقسیم می شوند.

2- اصولگرایان در قالب دو شورای وحدت (جامعه روحانیت) به ریاست پور محمدی  و شورای ائتلاف به  ریاست حداد عادل، سعی در اجماع دارند ولی چند چالش عمده را در درون خود می بینند:
 اول :کثرت پدر! حس پدر خواندگی که هر دو شورا به یکدیگر نسبت می دهند و سبب بالا گرفتن اختلافات هم شده است!
 دوم :کثرت نامزدها.
 سوم:تک روی های پایداری چی ها.
 چهارم :پدیده ای به نام احمدی نژاد.! (عده ای با حمایت از احمدی نژاد، دست به قمار سیاسی زده اند و کار را برای شورا و ائتلاف وحدت پیچیده کرده اند. اما احمدی نژاد، برای خود، سبد رأی کافی و مناسبی را معتقد است و خود را وامدار اصول گرایان نمی داند.)

3- در شورای وحدت، طیف هایی، حامی دکتر لاریجانی اند. عده ای آقای رئیسی و برخی هم به محسن رضایی دل بسته اند. 
  در شورای ائتلاف، آیت الله رئیسی در اولویت اول و دکتر قالیباف در اولویت دوم است.

علنی شدن اختلافات دو شورا، و ادامه دار شدن این اختلافات، زنگ هشداری برای نیروها و جریان انقلابی است. زیرا جریان مقابل  با شکل دهی به این دوگانه شورای ائتلاف و شورای وحدت، نهایت استفاده را خواهد برد.

نبود گفتمان روشن از طرف جریان انقلابی ضعف عمده ای است که ابتکار عمل را به جریان مقابل واگذار می کند.(بررسی گفتمانی در نوشتار بعدی)

پیش بینی می شود جریان انقلابی در میان نامزد غیر نظامی بر روی آیت الله رئیسی اجماع کنند. زیرا بهترین گزینه اجماع ساز است. و در صورت عدم حضور ایشان، دکتر قالیباف و یا یکی از نظامی ها محوریت اجماع جریان انقلابی شود.

+ نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 21:31  توسط سروش  | 

                                        باسمه تعالی 

                                                         دکتر رضا زمانی

تحلیل سیاسی یک خبر    شماره (۲)

بررسی فعالیت های انتخاباتی جریان اصلاح طلبی

1- اتخاذ استراتژی حضور فعال با هدف کسب قدرت و ابزار حضور حداکثری رای (بخوانید اخذ رأی حداکثری قشر خاکستری جامعه شامل: بی تفاوت ها و سیاست زده ها و سکولارها و مخالفان)
2- نتیجه عملی این تصمیم، *اولا* با حضور گسترده نامزدهای اصلاح طلب در صحنه با هدف بدست گرفتن ابتکار عمل و القاء گفتمان مورد نظر خود کلید خورده است. *ثانیا* به تدریج در پی القاء مصداق انتخاباتی هستند (یکی از اهداف افشای فایل دکتر ظریف در این راستا تفسیر می شود ) *ثالثا* شعاع حرکتی خود را با ایجاد دوگانه سازی در سطح جامعه گسترش می دهند. پس در ادامه، شاهد دوگانه های زیر خواهیم بود :

1)دوگانه حاکمیت _جامعه:
این جریان در پی القاء نمایندگی رای و نظر مردم است. و تلاش می کند به تدریج، مردم را در مقابل حاکمیت قرار دهد. 

2)دوگانه دولت نظامی _دولت مردمی : 
این دو گانه چنین القاء می کند که با وجود نظامی ها (بخوانید سپاهی ها) فضای جامعه امنیتی شده و به سمت دیکتاتوری سوق می یابد! (رجوع کنید به مقاله نظامی هراسی.)

3)دوگانه اقتدارگرایی (آمریت) و دموکراسی خواهی: 
این القاء و باب گفتگوی آن، بیشتر در بستر کلاوب هاوس صورت می گیرد و با نزدیک شدن به زمان انتخابات این گفتگوها پر رنگ تر می شود.

4)دوگانه مذاکره - مقاومت. و جنگ و صلح:
این خط فکری در طول دو دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری هم وجود داشت و از آن نتیجه گرفتند، پس آن را ادامه خواهند داد.

5)دوگانه عقلانیت - تندروی! :
القاء نمایندگی تفکر عقلانیت و تنش زدایی در جامعه داخلی و صحنه بین المللی در مقابل جریانی که شور و هیجان انقلابی دارد و تهی از پشتوانه علمی و عملی اجرایی کشور است و کشور را به سمت جنگ و ناآرامی و تنش زایی پیش خواهند برد.

■ مخرج مشترک این دوگانه ها، همگی جهت کسب رای حداکثری از قشرهای مختلف جامعه است. القاء نمایندگی مردم خواهی، دموکراسی خواهی، صلح خواهی، آرامش خواهی و.. از اهداف مهم این جریان برای کسب قدرت است.

جریان مزبور، روی فشارها و معادلات خارجی و آرایش سیاسی نهایی جریان انقلابی، حساب ویژه باز کرده است.

■ برای گفتگوهایشان، نقد و بررسی عملکرد جریان انقلابی در مجلس را در دستور کار قرار می دهند.
■ برای اعلام نامزد نهایی و اصلی خود، منتظر جریان انقلابی هستند. در هر صورت، اولویت اول آنها، حضور یک چهره اصلاح طلب اجماع ساز است (مثل ظریف، محسن هاشمی و..) اولویت دوم، حمایت از نامزد نیابتی است (علی لاریجانی)

+ نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 19:41  توسط سروش  | 

                                               باسمه تعالی 

                                                                     دکتر رضا زمانی
 تحلیل سیاسی یک خبر    شماره(۱)

تاخیر انتخابات

چند روز اخیر، رئیس جمهور در اظهار نظری، خواهان تاخیر انتخابات به مناسبت شیوع کرونا شد! ایشان فرمودند با واکسیناسیون گسترده مردم، فضا را برای حضور گسترده مردم فراهم کنیم!! اما این مساله در حیطه اختیارات رئیس جمهوری نیست و به نظر می رسد جناب روحانی و جناح  همسوی ایشان به خوبی واقفند که این تاخیر اتفاق نخواهد افتاد!! سوال اینجاست که چه اهداف و اغراضی پشت این اظهار نظر نهفته است؟!
1_جامعه هدف این اظهار نظر، مردم عادی، قشر خاکستری جامعه و سبد رأی  بالقوه اصلاح طلبان و مردم  همسو با روحانی هستند.! یک نقطه نظر از حیث روانی که بسیار به موقع و بجا در راستای اهداف جناحی مطرح می شود.!! این پیشنهاد، حکم تحریک گسل های  احساسی جامعه هدف مزبور را دارد، تا به وقت نیاز، مورد  استفاده انتخاباتی قرار گیرد.!(سنجش افکار عمومی) 
2_دولت حاکم، و طیف های  همسو، در پی خرید زمان هستند تا بتوانند با جان دادن به جنازه برجام ولو موقت، گلابی های وعده داده شده را بچینند و هر چند کوتاه، بازار و اقتصاد را دستخوش سیر نزولی قیمت ها کنند. به گفته یکی از سران اصلاح طلبان، مردم گذشته را نمی  بینند! بلکه به آینده نظر می کنند!! این جماعت، تخصص بالایی در جذب جامعه هدف فوق الذکر دارند. فقط زمان لازم است تا مرحله القاء و ادارک شناختی آنان شکل بگیرد و پخته شود. منتها این القاء، با گشایش اقتصادی ولو موقت صورت می پذیرد.
3_القاء برنامه حمایت از مردم، دلسوزی برای مردم، درک مردم و القاء همسویی با مردم و قرار دادن خود در کنار مردم در مقابل نظام و حاکمیت. به زبانی دیگر، ساخت دو قطبی مردم و حاکمیت. اصولا یکی از ابزار جناح غیر انقلابی فرصت طلب و قدرت طلب، استفاده ابزاری از مردم به فراخور زمان است. حمایت از زنان، حمایت از جوانان، حمایت از هنر مندان و سلبریتی ها و.... همه به گونه ای استفاده ابزاری در دست آنان است. و همواره از آنان جهت فشار یه حاکمیت استفاده می کنند. اقبال بالای شخصیت های همسو با طیف غیر انقلابی در فضای اجتماعی کلاب هاوس و طرح مباحث اجتماعی با طیف های مختلف مردم که اغلب از جامعه هدف آنان است، در این راستا تحلیل می شود.

 

+ نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 19:32  توسط سروش  | 

                                        بسم الله الرحمن الرحیم

                                                                                   دکتر رضا زمانی

دوگانه دیپلماسی _میدان، تبیین دو دیدگاه معرفتی، فرصتی ویژه برای ارتقاء بصیرت سیاسی.


طبق روایات و احادیث ماثوره، امت مسلمان در آخرالزمان و قبل از ظهور در قالب حکومت اسلامی، غربال می شوند تا ریزش ها صورت گیرد و ناخالصی ها الک شوند!. فتنه های آخرالزمان بزرگ و تاثیرگذارند!!.
... پیروزی انقلاب اسلامی معجزه صدای خدا در هیاهوی صداهای بی خدایی بود.! در واقع انقلاب اسلامی ایران، اتمام حجتی برای ناباوران، دیر باوران و کج باوران ساده لوحی بوده و است که هنوز فهم درستی از دین مبین اکمل ندارند.! در عین حالی که کوفه و کوفیان را تقبیح می کنند، در حوزه عمل، هم فکر و سرباز پیاده نظام، همان مشی تفکرند.! آنها خدا را فقط در سجده ها و دین را فقط در پستوهای خانه ها جستجو می‌کنند.! به تبعیت از مسیحیت و یهودیت تحریفی، ساحت دین مبین اسلام را در حوزه فردی محصور کرده و سردر نگاه‌شان، اسلام سکولاری است.!! خواص بی بصیرتی که فرصت انقلاب، تشت رسوایی نگاه غلط شان را بر زمین بی‌آبرویی زده و می‌زند و به حکم نقض *لاتقربا هذه الشجره* داغ عریانی معرفتی، بر قامت فلسفه نگاهشان می نشیند! ... و قطعا رجیم اند.!!
.... آخرالزمان نزدیک و نزدیک تر می شود و غربال ها جدی تر و مهم تر و سخت تر.!
انتخابات بستر کسب قدرت و ثروت است پس زمینه غربال و زمین امتحان الهی است.! هم برای مردم و هم برای بازیگران!.
عرصه انتخابات، عرصه پرده‌دری است!.
 پرده نفاق دریده می‌شود و شکارچی قدرت‌طلب ثروت اندوز دنیا دوست، قصد میدان می‌کند، نه آن میدان که سالارش، آن عزیز سفر کرده است و خاکش، طوطیای چشم ملائک. نه! مراد آن میدانی است که زر و زِر و زور و تزویر، در بازار مکاره اش، دست به دست می شود و جولانگاه نفوس شیطانی است. و کالای اندیشه بزک کرده التقاطی باطل در هیاهوی پوچ دنیایی، در معرض انتخاب مردم، عرضه می شود، تا باشد که بی بصیرتان اهل غفلت و تغافل، با آن تعامل کنند.!!
... چند روزی است فایل صوتی جناب وزیر پر مدعای دیپلماسی دان، منتشر شده (شما بخوانید افشا شده! )
... اینکه چگونه افشا شده، بماند!... اینکه چگونه برای اولین بار به دست ناپاک ایران اینترنشنال پخش می شود، بماند.!... اینکه ادعا شده سرقت شده، بماند!... این که می گویند تقطیع شده، این هم بماند!! بماند تا گندابش، دامان شان را لکه دار کند و بوی تعفنش، آنان را رسواتر.!!
.... اما محتوای سخنان جنابشان، نباید که بماند!.

این پرده دری، دو محور عمده دارد: اول انتخابات و دوم دوگانه سازی دیپلماسی _میدان.!
تاکید ظریف بر میدان، مرد میدان را پر رنگ تر، مرد میدان می کند.! پر واضح است که یک سناریوی از قبل طراحی شده با اهداف انتخاباتی و دوقطبی سازی کذایی، برای رأی آوری مجدد و امتداد خط اسلام التقاطی لیبرالی مسلک است! اما در این فتنه شوم، به ساحت مقدس مکتبی حمله می شود که محور جبهه مقاومت و قهرمان واقعی ملت است.! درباره تکنیک ها و تاکتیک های انتخاباتی فایل مزبور، در مجالی دیگر قلم می زنم، اما تشکیک در مدال قهرمانی حاج قاسم، و مخدوش کردن مکتب او که حقیقتا، انسان ساز و ارزش آفرین است، مجال این مقال است.
*و اذا لقو الذین آمنوا قالوا آمنّا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انّا معکم انّما نحن مستهزئون (بقره/14)*
آری!! مرد نفاق به میدان آمده!. در واقع، میدان به میدان آمده! آنان آمدند که ذم کنند، اما ستودند!! خواستند که حرکتش را تشکیک و حضورش را تضعیف کنند، اما طریقش را تایید و معرفتش را تشدید کردند!... رفتند که دوگانه کذایی بسازند از جنس تفرقه و اختلاف و دورهمی های باطل! اما به لطف الهی ، سفره یکپارچگی مؤمنان انقلابی پهن می شود، تا رزق آگاهی و بصیرت روزی گردد. در این سناریو، حاج قاسم را مقصر بسیاری از شکست های دیپلماسی ظریفی قلمداد کردند، ولی به ناچار ناگزیر از تعریف و تمجید و تایید او می شوند.هر چند، چند صباحی، در هیاهوی لجن پراکنی رسانه ای معاند و معاضد، یاوه سرایی می کنند. مومن انقلابی هوشیار باش.!خواسته اند دریا را متلاطم گمراهی کنند. تو سونامی بصیرتی باش و خانه و ملک و تفرجگاه باطلشان را درنورد.! زلزله باش و دنیای پوچ واپس گرای مادیشان را آوار کن!!....
غافلان و بی خبران، نمی دانند که حاج قاسم و حاج قاسم ها، چراغ خدایند! اینها افروخته می شوند تا انسان های آخر الزمان، قبل از ظهور غربال شوند و بیافروزند. آن وقت مشتی دغل کوتاه نظر، در فکر فوت کردن با نفس های آلوده هستند.!! همین قدر کوتوله سیاسی!! جناب ظریف و ظریف ها بازی کثیفی را شروع کردند. حتی بزرگتر از فتنه 88!! . این فتنه خطرناک، معطوف به بازی در سطح راهبردهای نظام مقدس اسلامی است.! دزد چون با چراغ آید، گزیده تر برد کالا.!!
.... آفتاب آمد دلیل آفتاب! مرد میدان نفاق، تقابل فکری و مشی حرکتی خود را در برابر تفکر مرد میدان واقعی، عریان می کند. تقابل دو کلان دیدگاه، که آخر بازی عرضه می شود.!
امیرالمؤمنین در خطبه معروفی می­فرمایند: «... لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْر ...»1: شما حتماً دچار آشفتگی خواهید شد و شما را غربال می­کنند و سره از ناسره جدا خواهد شد..... در مقابله با فتنه، تکلیف. مضاعف است. فتنه بسان تهدیدی است که باید مومن انقلابی، آن را به فرصت بدل کند. فرصت ارتقاء بصیرت سیاسی.! وگرنه، الکی الک می شود و هم دنیا را می بازد و هم آخرت را.! این درس تاریخ است.!
.... مومن انقلابی با بصیرت، در گام اول به درستی فتنه را می شناسد و در گام دوم چشم فتنه را با افشاگری، کور می کند. حمله به مرد میدان، تو را در معرض دو دیدگاه کاملا معرفتی و نگاه حکمرانی قرار می دهد. اگر نگویم و نگویی، جواب شهید حاج قاسم و حاج قاسم ها را چگونه خواهی داد.؟! نه! سکوت جایز نیست.!
چراغ معرفت و بصیرت حاج قاسم به همان اندازه که روشنایی بخش است،به همان میزان، بصیرت مومن انقلابی را هم طلب می کند.
*قُلْ هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ»(یوسف /108)، خداوند به پیامبر می فرماید: *ای پیامبر! به مردم بگو راه من چنین است و من خودم و پیروانم را بر اساس (بصیرت) به خدا می خوانم.*
یا علی

و این راه ادامه دارد....

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 14:44  توسط سروش  | 

                                       باسمه تعالی
                                                                  دکتر رضا زمانی
اثر كبری يا تصميم كبری؟! 

در قرن ١٨ زمانی که انگلیس ، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند.
و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند.
این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر می رسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود.
اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل می دادند هر روز بیشتر می شد .
دولت از پیامد این کار غافل شده بود، زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند.
البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمی دهد، فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند، در هر طرف شهر رها کردند .
بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد، بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد، از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد می شود .
اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل که می تواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد .
نوع رفتار سیاسی ما در انتخابات، کبری است!! انتخاب درست و اصلح کلید واژه حل بسیاری از معضلات است. دشمن مردم و نظام و بدخواهان تلاش می کنند تا اتفاق دیگری رقم بخورد.!
هوشیار باشیم و هوشیار سازیم!!

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 14:34  توسط سروش  | 

                                            باسمه تعالی

                                                                 دکتر رضا زمانی     
انتخابات ۱۴۰۰                                                           
پروژه نظامی هراسی (بناپارتیسم)

کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و روز به روز تنور انتخابات و اخبار انتخاباتی داغ و داغ تر می شود. در دهه چهارم از عمر انقلاب، ناکارآمدی در بدنه اجرایی کشور، نَقل و نُقل محافل عمومی و نخبگانی است.از جمله کسانی که صحبت از حضور آنان در عرصه انتخابات جدی و حتمی شده، چند چهره نظامی است که اتفاقا اقبال بالایی هم دارند. واکنش عمده جریانات سیاسی کشور (اصلاح طلبان مدل خاتمی، اعتدال گرایان مدل روحانی، اصول گرایان معتدل مدل لاریجانی، سازندگی مدل هاشمی و بهاریون مدل احمدی نژادی) همگی هشدار گونه، از ظهور و قدرت گیری نظامی ها در راس بدنه اجرایی کشور، اعلام خطر می کنند.و بعضی ها مرثیه هم می خوانند!!
سوال : بناپارتیسم چیست؟!
جواب : باید تاریخ را ورق بزنیم و سابقه این موضوع را ردیابی کنیم.... قرن 18 میلادی، وقتی ناپلئون بناپارت نظامی ، با کمک سرمایه داران و دسته ای از اراذل و اوباش، در یک شبه کودتا، قدرت را بدست گرفت و بعدها، طی جنگ های متعددی، هزاران هزار انسان کشته شدند و... از آن زمان، وقتی فردی با پیشینه نظامی به قدرت می رسد، آن را مصداقی از بناپارتیسم می دانند که رگه هایی از پوپولیسم (اقدامات عوام گرایانه ) و استبداد را می توان درون آن یافت. پس به زبان ساده، یعنی نظامی هراسی! یعنی اگر نظامی ها بیایند، جمهوریت نظام به خطر افتاده، استبداد و دیکتاتوری بر مردم حاکم می شود!!
.... در دوران معاصر ما، زمانی رضاخان میر پنج نظامی،در میان آشفتگی و هرج و مرج و اشغال، با کمک انگلیسی ها، به قدرت سیاسی رسید. او دچار استبداد بود!! و.....شد آنچه باید می شد.!
سوال :آیا بناپارتیسم در ایران مصداقی دارد؟!
جواب:
۱- ایران امروز، شباهتی به دوران ناپلئون و رضا شاه ندارد.! ایران امروز، جزیره ثبات منطقه است. ارکان نظام از قدرت و اقتدار برخوردار است و ایران جزء قدرت منطقه ای است. کانون اولیه و اساسی جبهه مقاومت است، الگوی مردم سالاری دینی، در آن نهادینه شده و....
۲- این القاء، یک مغلطه و نوعی بی انصافی است!! که در واقع با اهداف متعدد از جمله، تخریب و تحریف حریف قَدَر خود از صحنه رقابت و تخریب چهره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.!
۳- اصولا سپاهی، یک نظامی صرف نیست!.فلسفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حفظ و صیانت از انقلاب و دستاوردهای آن است. روزی دفاع از انقلاب را در سنگر مرزی ، روزی دیگر در سنگر علمی و تکنولوژی، روزی دیگر در سنگر سازندگی، روزی دیگر در سنگر دفاع از حرم زینبی و حسینی، روزی دیگر در سنگر عقیدتی و.... آری! سپاه و سپاهی، فقط نظامی نیست! لطفا آدرس اشتباه ندهید! لطفا آدرس اشتباه نروید.!!
حالا مروری گذرا، جهت یادآوری خدمات نظامیان در مدت عمر انقلاب اسلامی داشته باشیم. :
پروژه های عظیم سازندگی، ساخت سد ها و اتوبان ها و پل ها و نیروگاه ها و تونل ها، کسب افتخارات در عرصه هوا و فضا و هسته ای، خودکفایی در بنزین با افتتاح ستاره خلیج فارس، افتتاح فازهای متعدد پارس جنوبی، بارور کردن ابرها، ساخت فیلم ها و سریال ها و انیمیشن ها و بازی هایی با گرافیک بالا، و..... همه و همه، برگ های زرینی از خدمات متولیان نظامی در دوران انقلاب است. امروزه در دنیا، اسم شهیدانی چون، حسن طهرانی مقدم، دکتر فخری زاده و حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد کارآمدی، سمبل تفکر علمی - جهادی "والگوی مدیریت استراتژیک تراز جهانی، پر آوازه است و شاخصه های موفقیت و الگو های جدید محسوب می شوند.
قصد ما در این نوشتار، تبلیغ و دفاع از نامزد نظامی نیست. بلکه، تاکید بر معیار های جریان انقلابی است. جریانی که با شاخصه هایی چونولایت مداری، عدالت محوری، کارآمدی، کار آفرینی،ارزش آفرینی، ساده زیستی (برمبنای سبک زندگی اسلامی _ایرانی)، و.... با تاکید بر حفظ اصول و ارزش‌ها، سعی در اصلاح امور جامعه در راستای منویات ولی فقیه دارد . هدف ما، روشنگری در راستای بصیرت افزایی است. رفتار سیاسی ما در عرصه انتخابات، بر مبنای انتخاب درست و اتحاد نیروهای انقلابی است. حضور سپاهی تراز انقلابی، تجربه ای نوین در عرصه انقلاب است. هوشیار باشیم. و هوشیار سازیم.

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 0:10  توسط سروش  | 

                                باسمه تعالی
                                                           دکتر رضا زمانی
 *مرد میدان....*

.... در بهار 1400 مهمترین مساله سیاسی در ایران، انتخابات شوراهای شهر و روستا و بخصوص انتخابات بسیار مهم ریاست جمهوری است. به زبانی ساده و دور از تکلف و اطناب کلام ، می توان گفت ریشه بسیاری از مشکلات معیشتی و اجتماعی جامعه امروز ما، انتخاب نادرست است!! بله! انتخاب نادرستی که توسط مردم صورت می گیرد.! الگوی حکومتی جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای نظام ولایت فقیه و مردم سالاری دینی است. به زبان ساده، حاکمیت ولایت فقیه، یعنی حاکمیت خداوند با محوریت قوانین صادره از ناحیه اسلام عزیز و مردم سالاری دینی یعنی محوریت مردم و رای و نظر آنان در سرنوشت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی خود در چهارچوب دینی و اسلامی.
پس مردم در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، نقش بسیار مهم و حیاتی دارند.این هم سند حرف ما از قرآن ! *إنَّ الله لایُغیّر ما بقومٍ حتّی یُغیّروا ما بانفسهم* (رعد /11)
... حالا این مردمی که به گواهی تاریخ جزء بهترینها هستند و معمار انقلاب اسلامی، آنها را از امت رسول الله در صدر اسلام بهتر می داند، امروزه تحت تاثیر فضای مجازی نامناسب و ماهواره های ضد انقلاب و اسلام و....است تا در محاسبات خود اشتباه کرده دست به انتخاب نادرست بزند.!!
خب! چه کنیم تا این اتفاق نیافتد؟! اینجاست که نقش یک بسیجی و کارکرد آن در این برهه از زمان، مشخص و روشن می شود.

 *سوال* : نقش یک بسیجی در این برهه از زمان چیست؟!
اول از همه، بصیرت سیاسی یک بسیجی است. یعنی با ارتقاء دانش سیاسی خود، به بصیرت سیاسی درستی دست یابد.
دوم، یک کنشگر فعال سیاسی شود تا در جهت بصیرت زایی اطرافیان و دوستان و همشهریان خود کوشا و فعال، ظاهر گردد.

 سوال : نوع رفتار ما و سطح کنش گری ما چگونه باید باشد؟
جواب :رفتار یک بسیجی، به عنوان کنشگر سیاسی، در این شرائط، باید *هوشمندانه، مودبانه،صبورانه، عاقلانه و مستدل*باشد. یک بسیجی، باید *شنونده ماهری* باشد! هدف باید جذب حداکثری و همراهی حداکثری قشر خاکستری جامعه باشد.! همان مردمی که تحت تاثیر فضای مجازی، قدرت تشخیص ندارند!! . یک بسیجی در این شرائط، باید با رفتار خود، مُبلّغ نظام و رهبری باشد، بدون اینکه بخواهد، مستقیم از آنها بگوید!! *یک بسیجی یعنی یک هنرمند! یک مُبلّغ، یک عنصر فعال سیاسی جهت دفاع از میهن و نظام و رهبر و مردم*. همان مردمی که یا خواهر و برادر خونی و نسبی ما هستند و یا خواهر و برادر دینی و میهنی ما.
امروز بی تفاوتی یک بسیجی یعنی فرصت سوزی! یعنی وسعت بخشیدن به فضای آلوده، بازار دروغ و شایعه و کمک به انتخاب نادرست!!
چه زیبا و بجا گفت، آن عزیز سفر کرده، شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی،که در برابر دشمنی ها و شرائط آلوده و فضای مسموم امروزی "مرد میدان ما هستیم"
آری! مرد میدان امروز، تفکر جهادی بسیج و بسیجی است.
حالا می توان درک کرد، چقدر نقش یک بسیجی مهم است! و چقدر زمان حیاتی است!

+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام فروردین ۱۴۰۰ساعت 20:54  توسط سروش  |