باسمه تعالی

دکتر رضا زمانی

تحلیل روز ؛

بررسی پیوست های جنگ‌ رسانه ای بعد از حمله اسرائیل به ایران.

از حمله بامداد پنجم آبان رژیم صهیونی به ایران، حدود یک هفته می گذرد و هنوز بازتاب رسانه ای این حمله و پردازش ابعاد فنی و نظامی آن، محتوای اصلی بسیاری از رسانه ها و محافل سیاسی داخل و خارج از کشورست!

نکته مهم در بازخوانی این حمله، در کنار ابعاد نظامی و فنی، بررسی ابعاد رسانه ای و زوایای سیاسی آنست که باید به آن نگاه ویژه ای داشته باشیم!

در رسانه های داخلی اصلاح طلب و غربگرا، اولین و عمده ترین خط خبری، تعریف و‌ تمجید از پدافند ایران و تمسخر حمله بود، در حالیکه عملیات اسرائیل را کوچک، ضعیف و شکست خورده جلوه می دادند!
هدف پشت پرده این خط رسانه ای یک گزاره مفهومی بود؛ ایران به اسرائیل پاسخ نمی دهد!...

این خط عمده خبری تا زمان بیان سخنان رهبری معظم درباره حمله اسرائیل ادامه داشت.
معظم له در این باره فرمودند؛ «بزرگ‌نمایی آن‌ها غلط است، اما توجه داشته باشید کوچک‌انگاری آن هم غلط است.باید خطای محاسباتی اسرائیل به هم بخورد. آن‌ها دچار خطای محاسباتی اند، ملت ایران، جوانان ایران را خوب نمی شناسند....» (۱۴۰۳/۸/۶)

بعد از این بیانات، خط خبری جریان اصلاحات و غربگرایان، چنین تعبیر کردند که رهبری تصمیم گیری درباره پاسخ را به مسوولان واگذار کرده و با این استدلال، تلاش کردند، صدای کسانی را که معتقد بودند باید آنها را محکم زد، با انگ تندرو و نفوذی خفه کنند! آنها تمام تلاش خود را به کار برده اند تا تفسیر خود را درباره عدم پاسخ ایران غالب کنند!

اما بیانات رهبری، رسانه های فارسی زبان غربی را بر هم ریخت! به نحوی که بعد از آن می توان سه خط خبری را در جنگ رسانه ای آنها علیه ایران شاهد باشیم؛

خط اول؛ ایران نباید پاسخ دهد زیرا دست اسرائیل روی ماشه است و این بار اسرائیل، به شکلی حمله خواهد کرد که جمهوری اسلامی فلج می شود! و....
در واقع این خط خبری بلوف های اسرائیل را برای مخاطب فارسی زبان ترجمه می کرد!

خط دوم؛ که در حقیقت ادامه خط اول است و به ابعاد و کیفیت حمله اسرائیل می پردازد و با تصاویر فیک و حقیقی، تلاش می کند تا در ذهن مخاطب خود عظمت و سنگینی حمله اسرائیل را تصویر سازی کند!
در این خط خبری، در واقع مخاطب دچار اختلال شناختی می گردد.

خط سوم؛ روی موج روس ستیزی می چرخد!
برای اینکه این پیوند ادراکی شناختی را علیه روسیه ایجاد کند، در لابلای روایت خود، برای شهدای حمله اسرائیل، روضه خوانی می کند! از تنهایی ایران می گوید! از واکنش بهتر سامانه های بومی در برابر اس ۳۰۰ روسی می گوید! از اینکه روس ها، سامانه دفاعی اس ۴۰۰ و سوخو ۳۵ به ایران تحویل نداده و....تا در ذهن مخاطب، خیانت روسیه را به تصویر بکشد!

پیوست هر سه خط خبری، با برجسته سازی بودجه نظامی ایران برای سال جدید و سخت تر شدن اوضاع معیشتی مردم همراه می شود تا مخاطب کاملاً دچار اختلال شناختی گردد!

اما نسبت به روایت روس ستیزی قبل از هر چیزی باید گفت؛ واقعیت این است که روس ها و چینی ها، نمی توانند از ایران صدای واحدی در سمت و سوی شرق دریافت کنند! به عبارتی ما در داخل عاجزیم که نمی توانیم به شکل پیوسته و ثابت با شرق کار کنیم!
این نگاه پاندولی که به شرق داریم سبب شده تا آنها همواره در کار کردن با ما دچار تردید باشند. البته ایران و روسیه همکاری های نظامی گسترده ای دارند که محرمانه است.

فارغ از اینکه آیا سامانه های اس ۴۰۰ یا اسکادران سوخو ۳۵ تحویل ایران شده یا نه، باید به اهداف روس ستیزی توجه کنیم!

به طور کلی می توان دو هدف عمده را در پروژه روس ستیزی مشاهده کرد؛

۱. روس ستیزی با هدف تنها نگه داشتن ایران!

ایجاد تردید مضاعف در مسوولان ایران و روسیه برای همکاری های بیشتر با تشدید بی اعتمادی ها و تصویر سازی های نادرست!
هدف اصلی در اینجا، تنها گذاشتن ایران در رویارویی با بلوک غرب است! چون غرب و غربگرایان، همواره از اتحاد ایران، روسیه و چین و تشکیل بلوک ضد غربی واهمه دارند!.

۲. روس ستیزی با هدف گرایش ایران به غرب!

مطابق این هدف، روس ستیزی به معنای نزدیکی به بلوک غرب است! غالباً در این پروژه، امتیازات اقتصادی محدودی به ایران داده شده و بسترهای مذاکره با غرب مهیا می‌ شود.

هدف اصلی، تحمیل برجام های متعدد بر ایران است و در نهایت خروج ایران از مدار مقاومت و حل شدن در نظام سلطه می باشد!

تبیین خطوط خبری ذکر شده می تواند مانع از اختلال در جنگ ادراکی_شناختی علیه مردم شود.

#رسانه
#جنگ_ادراکی_شناختی

+ نوشته شده در  یکشنبه نهم دی ۱۴۰۳ساعت 18:9  توسط سروش  |